نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 398
ببخش بدون عتاب ، چنان كه حضرت رضا عليه السّلام خود معنى نموده ، پس اين گونه مطالبى كه در اين داستان ذكر شده همه مطابق فهم سازندهء داستان است نه آنكه از معصومى عليه السّلام باشد . و اساسا در بارهء مفسّر جرجانى كه اين داستان را نقل كرده است علَّامهء حلَّى ( ره ) در خلاصة الرّجال فرموده است وى ضعيف و كذّاب است و از دو تن مجهول رواياتى دارد و احاديث منكرى در تفسيرش آورده است . و غرض از طول كلام كه چندان مناسبتى هم با اين داستان نداشت مجملا اين بود كه ساحت ائمهء معصومين - عليهم السّلام - را از اين گونه داستانها پاك سازم ، و مقام جانشينان بحقّ پيامبر عليهم السّلام اجلّ از اين مطالب ميباشد ، و السلام علينا و على عباد الله الصّالحين » . باب 42 در نقشه ريزى مأمون براى دور كردن مردم از حضرت رضا عليه السّلام و كوچك نمودن او آن جناب را و نفرين حضرت در بارهء او 1 - صدوق - رحمه الله - بسند مذكور در متن به دو طريق از عبد السّلام هروىّ نقل كرده كه گفت : بمأمون خبر رسيد كه ابو الحسن علىّ بن موسى عليهما السّلام
398
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 398