responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 391


فرود آورده و بدو واگذاشته اى و آنان آن را درست تلقّى كرده و تو را در اين كار مصيب دانسته‌اند .
راوى گفت : مأمون شخصيتهاى بزرگى را در مجلس وسيعى حاضر ساخت و خود در آن محفل حضور داشت و حضرت رضا عليه السّلام را در مقابل خود در جايگاه ولايتعهدى كه براى او مقرّر داشته بود بنشانيد ، آنگاه آن مردك حاجب كه نظر داشت و قول داده بود كه حضرت را از مقامش فرود آورد خطاب بحضرت شروع بسخن كرده گفت : مردم خيلى چيزها از شما حكايت ميكنند و بقدرى در وصف شما تندروى ميكنند كه اگر خود بر آن اطَّلاع يابيد از آن بيزارى خواهيد جست ، و اوّلين چيزى كه بايد بگويم نماز استسقاء شما است كه دعا كردى و باران آمد و حال اينكه بدون دعاى شما مرتّب و بحسب عادت هر ساله بدون هيچ دعائى باران ميبارد و اين سنّت و عادت آنست ، و آن را براى شما معجزه اى دانسته‌اند ، و با اين معجزه و علامت ثابت كرده‌اند كه تو نظير ندارى و مانند تو احدى در دنيا نيست ، در صورتى كه اين امير المؤمنين - كه خداوند پايدارش بدارد - مقابل نشود با احدى جز آنكه بر او فزونى دارد ، و تو را منصب ولايتعهدى داده است و در مقامى قرار داده است كه ميشناسى و ميدانى ، پس سزاوار نيست كه آنچه بدروغ در بارهء تو گفته‌اند آن را تجويز كنى و وزر آن بر امير المؤمنين باشد ، حضرت فرمود : من بندگان خدا را از حديث

391

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 391
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست