نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 344
نمودند ، پس من آب بر خود ريختم و غسل كردم و پيراهن و شلوار سفيدى بتن كردم و چهار ركعت نماز بجاى آوردم و در آن آنچه از قرآن ياد داشتم قراءت كردم ، و خداوند متعال را خواندم و بدو پناه بردم و با او عهد و پيمان محكم بستم با خلوص نيت كه اگر خداوند امامت و امارت را نصيب من گرداند و در مشكلات و سختيهاى اين امور مرا كفايت كند و پشتيبان من باشد ، من حقّ را بصاحب حقّ دهم و امر امامت را در جايگاه خودش بنهم همان جائى كه خداوند قرار داده است ، سپس دلم آرام گرفت و اندوهم زائل شد . سپس طاهر ( بن الحسين ذو اليمينين ) را بسوى علىّ بن عيسى بن ماهان گسيل داشتم ، و كار او با طاهر بدان جا كشيد كه كشيد و چنان شد كه شد ، و باز هرثمة بن اعين را بسركوبى رافع [ بن ليث بن نصر بن سيّار ] فرستادم ، بر او ظفر يافت و او را كشت ، و نيز صاحب سرير را بصلح خواندم ، و هدايائى براى او فرستادم و با او بمهر رفتار كرده تا او از مخالفت دست برداشت و براه آمد ، و پيوسته امرم تقويت يافت تا بدينجا رسيد كه با برادرم محمد امين چنين شد ، و خداوند امر خلافت را يكسره در اختيار من نهاد و بر آن استيلايم داد ، و امر من استوار گرديد ، و چون پروردگارم بآنچه من درخواست داشتم وفا نمود ، من نيز دوست
344
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 344