responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 341


و صوت خود را بدان بلند كرد ، ما نيز صداهايمان را بلند كرديم و تكبيرات عيد را ميخوانديم ، يكباره تمام شهر مرو بصدا و ناله درآمد و همه با گريه و فغان بگفتن تكبيرات ناله سردادند ، و حضرتش تا سه بار اذكار را تكرار كرد ، سواران با ديدن اين منظره - كه حضرت پاى برهنه بود - تماما از مركبشان بر زمين آمده و موزه از پاى بدر آورده رها كردند . مرو يكپارچه ضجّه و فغان و ناله گشت ، و مردم نتوانستند از گريه و ناله خوددارى كنند ، و حضرت ده گام بر ميداشت و مىايستاد و تكبيرات اربع را ميخواند ، و چنان بود كه گويا آسمان و زمين و در و ديوار جملگى او را پاسخ ميدهند ( يعنى حضرت اذكار را شمرده ميگفت ، و همهء مردم پاسخ ميدادند ) اين خبر بمأمون رسيد ، ذو الرّياستين فضل بن سهل گفت : اى امير ! اگر رضا با اين وضع بمحلّ نماز رسد ، تمامى مردم از تو بر ميگردند و بفتنه مىافتند ، صلاح آنست كه از او بخواهى بازگردد ، مأمون مأمورى را فرستاد و از حضرت خواهش كرد كه باز گردد ، امام كفشهاى خود را طلب كرد و پوشيد و بمنزل بازگشت .
21 - احمد بن زياد همدانىّ - رضى الله عنه - بسند متن از ريّان بن صلت

341

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 341
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست