نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 338
بشرط آنكه بهيچ وجه در امور مملكتى دخالت نكنم ، نه امر كنم و نه نهى و نه در قضا و داورى دخالت نمايم ، و نه از اين نظام چيزى را تغيير دهم ، و از تمامى اين امور معاف باشم ، مأمون شروط را قبول كرد ، و سران لشكر و قضات و كارمندان و چاكران و مأموران دولت و تمامى فرزندان عبّاس را به بيعت با آن حضرت بولايتعهدى خواند همه گرد آمدند ، و بصاحب منصبان جوائزى عطا كرد و همگى خواه و ناخواه پذيرفتند الَّا سه تن از رؤساى لشكرى ( بنامهاى ) : عيسى جلودىّ ، و علىّ بن عمران ، و ابو يونس ( يا ابن مؤيس ، يا ابن مونس ) ، و اينان حاضر نشدند كه با حضرت رضا بعنوان ولايتعهدى بيعت كنند ، لذا بازداشت و زندانى شدند ، و با حضرت بيعت شد و آن را به سراسر ممالك اسلامى ابلاغ كردند ، و دينار و درهم بنام آن حضرت سكَّه زدند ، و در منابر خطبه را بنام وى ( حضرت عليه السّلام ) خواندند ، و مأمون در اين كار مال بسيار فراوانى خرج كرد . و چون شب عيد رسيد مأمون شخصى را فرستاد و از حضرت درخواست
338
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 338