responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 332


همين كه مأمون عزم بولايتعهدى حضرت عليّ بن موسى عليهما السّلام كرد ، من با خود گفتم :
بخدا سوگند كه من مىآزمايم مأمون را كه آيا از روى قصد و عقيده و از روى قلب و صداقت عمل اين كار را كرد ، يا اينكه نه ؟ ! ( فقط ) صرف تظاهر و صورت سازى است ! ؟ لذا نامه اى نوشتم و بدست خادم مأمون - كه محرم اسرار او بود و مطالب سرّى دربار را بواسطهء آن خادم مينوشت و بمن ميفرستاد - داده و به مأمون فرستادم و مضمون آن نامه اين بود كه فضل بن سهل سرخسي ذو الرّياستين بولايتعهدي علىّ بن موسى تصميم جدى گرفته است ، و كوشش ميكند ويرا وليعهد سلطنت قرار دهد ، و حال اينكه طالع ببرج سرطان است و مشترى در آن برج است ، و اگر چه شرف مشترى در برج سرطان است ، و لكن سرطان برجى است منقلب و هر امرى در آن برج صورت گيرد عاقبت نخواهد داشت و تمام نخواهد شد ، و علاوه بر اين مرّيخ ( كه نحس اكبر است ) در برج ميزان قرار دارد ، و آن در خانهء عاقبت ، و اين دلالت بر نكبت هر امرى دارد كه در آن زمان واقع گردد ، و نكبت هر عقدى كه در آن بسته شود ، و اين مطلب را به امير المؤمنين گزارش ميدهم تا اگر غير از من كسى امير المؤمنين را از آن آگاه سازد ، حقير را مورد مؤاخذه قرار ندهد و ملامت و سرزنش نكند كه چرا تو اين چنين مطلبى را بمن اخطار نكردى ، مأمون در پاسخ نامه بمن نوشت : همين كه نامه‌ام بتو رسيد و از محتواى آن آگاه شدى ، عين نامه را با همان آورنده بسوى

332

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 332
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست