نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 321
بدست آورده است ، پس با اين وصف چرا مدح علىّ بن موسى را ترك كرده اى و از صفات ممتازى كه در او جمع است چيزى نمىگوئى ، من در پاسخ ايشان گفتم قدر آن ندارم و مرا راهى نيست كه امامى را كه جبرائيل خادم جدّ بزرگوارش بوده مدح گويم . مأمون چون اين بشنيد احسنت گفت ، و بمقدارى كه به تمامى شعرا صله و انعام داده بود باو داد ، و بر همهء آنان ويرا برترى داد . مأمون چون اين بشنيد احسنت گفت ، و بمقدارى كه به تمامى شعرا صله و انعام داده بود باو داد ، و بر هم آنان ويرا برترى داد . 10 - حسين بن ابراهيم مكتّب - رحمه الله - به سند متن نقل كرد كه ابو نواس روزى نظر به على بن موسى عليهما السّلام افكند در موقعى كه حضرتش از نزد مأمون بيرون آمده و بر استرى سوار بود ، پيش آمده و بر او سلام كرد و عرض كرد : يا ابن رسول الله ! من در بارهء شما چند بيت سرودهام دوست داشتم آن را از من بشنوى ، حضرت فرمود : بگو . ابو نواس شروع كرده گفت : < شعر > مطهّرون نقيّات ثيابهم تجري الصّلاة عليهم اينما ذكروا < / شعر > تا آخر اشعارى كه در متن ذكر شده است كه ترجمهء آن چنين است :
321
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 321