responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 313


فرمود : به بندگى پروردگار خود افتخار مىكنم و بزهد و بىرغبتى بدنيا نجات و خلاص خود را از شرّ دنيا مىطلبم ، و با ورع و عدم نزديكى بمحرّمات الهى اميدوار رسيدن بسعادت و فائز شدن به بهره‌هاى خداوندى و درجات قرب بدرگاه اويم ، و با تواضع و فروتنى در اين دنيا آرزوى مقام بلند را بنزد پروردگار خود - عزّ و جلّ - دارم ، مأمون گفت : من در نظر دارم خود را از خلافت خلع كنم و اين مقام را بتو بسپارم و با تو بيعت كنم ، حضرت در پاسخ او فرمود : اگر اين خلافت از آن تو است پس خدا براى تو قرار داده است ، و جائز نيست كه لباس و خلعتى را كه خداوند بقامت تو پوشانيده از تن بيرون كنى ، و بغير خود بپوشانى ، و بديگرى واگذار نمائى ، و اگر اين مقام از آن تو نيست پس حقّ اينكه چيزى را كه از تو نيست بمن واگذارى ندارى ، مأمون گفت : اى فرزند پيغمبر ناچارى از اينكه اين پيشنهاد را بپذيرى و اين فرمان را قبول كنى ، حضرت فرمود : اين امر را از روى ميل و رغبت هيچ گاه نمىپذيرم . و پى در پى مأمون در اين موضوع تا چند روز اصرار مىورزيد و پافشارى مينمود تا بالاخره از آن مأيوس گشت ، ناچار بحضرت پيشنهاد كرد كه : اكنون كه آن را ( خلافت را ) نمىپذيرى ، و حاضر نمىشوى كه من بعنوان خلافت با تو بيعت كنم پس ناچار وليعهدى مرا بايد قبول كنى [ تا خلافت پس از من از آن تو باشد ] ،

313

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 313
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست