نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 311
< شعر > 5 - أتعجب للاجلاف أن يتخيفوا معالم دين الله و هو مبين 6 - لقد سبقت فيهم بفضلك آية لدىّ و لكن ما هناك يقين < / شعر > ترجمه : 1 - اى قبرى كه جايگاهش در طوس غريب است ، اشكهاى غم پيوسته بر تو ريزان است . 2 - در شبههام كه آيا تو را زهر خوراندند تا بر تو گريه كنم يا بمرگ طبيعى از دنيا رفته اى تا داغ تو بر من آسانتر گردد ؟ ! 3 - و هر كدام را بگوئى ؛ چه بگوئى به « زهر » و چه بگوئى بمرگ طبيعى ، هر دو سزاوار گريستن است . 4 - شگفتا كه تو را « رضا » ناميدند ولى تو بايد از آنها بيم و رنج ببينى ! 5 - آيا تعجب ميكنى از اين سخت دلان كه معالم آشكار دين خدا را دستخوش تغيير و تبديل كنند ؟ 6 - در فضل تو ميان آنها نزد من آيه ( و نشانه ) اى از پيش بوده ولى ( چه بايد كرد ) كه در آنجا يقينى نيست . از اين كلام پيداست كه موضوع از چه قرار مىبوده ، و هيچ گاه امام معصوم كارمند دستگاه ظالم نخواهد شد ، و در اين كتاب اخبار بسيار صحيح و اخبار ناصحيح هست ، و مخلوط از درست و نادرست نيز هست ، و مؤلَّف تضمين صحّت هر چه در آنست را نكرده است » . 2 - احمد بن زياد همدانى - رضى الله عنه - از علىّ بن ابراهيم از پدرش از ريّان بن صلت روايت كرده كه گفت : بر على بن موسى عليهما السّلام وارد شدم و عرضه
311
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 2 صفحه : 311