responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 310


و امام عليه السّلام را از مدينه به طوس احضار كردند و از خاندانش هيچ كس را با او نياوردند و آنچه از روايات متعدّد بدست مىآيد ( اين است كه : ) هر كجا كه بشهر و آبادى ميرسيدند در آن مدّت حضرت را با تشريفات حركت مىدادند ، و چون به بيابان و كوير مىرسيدند از عماريه بيرون آورده و بر أستر بدون سايبان سوار مىكردند ، و چنان كه مشهور است نماز عيد را نگذارند كه آن حضرت بصورتى كه ميخواست ادا كند ، بلكه از ميان راه او را باز گرداندند ، و ديگرى را بنماز گماردند ، و كاملا پيداست كه سفر اختيارى نبوده بلكه تمهيدى براى ساكت كردن زيدى مذهبان بوده كه : غالبا ميگفتند خلفا را برمياندازيم و بيكى از اولاد فاطمه عليها السّلام رضايت ميدهيم كه امامت كند ، و « بالرّضا من آل محمّد » شعارشان بود ، مأمون علىّ بن موسى عليه السّلام را احضار كرد و لقبش را - چنان كه از صريح شعرى كه دعبل خزاعىّ در مرثيهء فرزندش سروده و در آن به مسموم كردن آن حضرت اشاره اى نموده - « رضا » نهادند تا طرفداران عقيدهء زيديّه سكوت كنند ، و از مخالفتى كه با خلفاى عبّاسى دارند تا حدّى بكاهند ، و شعر مزبور چنين است :
< شعر > 1 - ألا ايّها القبر الغريب محلَّه بطوس عليك السّاريات هتون 2 - شككت فما أدري أ مسقي بشربة فابكيك أم ريب الردى فيهون 3 - و ايهما ما قلت ان قلت شربة و ان قلت موت انه لقمين 4 - أيا عجبا منهم يسمونك الرّضا و يلقاك منهم كلحة و غضون < / شعر >

310

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 310
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست