responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 256


كنند و احكام دين بياموزند ، و چون با قوم و خويشان ملاقات كردند آنها را از نادرست كارى و خطا بترسانند ، باشد كه حذر كنند - توبه : 122 ) ، و در آيهء ديگر فرموده : « * ( لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ ) * » ( تا بمنفعت تجارت دنيائى و بردن اجر و ثواب اخروى خود حاضر آيند و بهره گيرند - الحجّ : 28 ) شرح : « بايد دانست كه آيهء مباركهء در قرآن سياق و صدرى دارد كه از ظاهر آن رفتن بجهاد فهميده مىشود ، و آن چنين است : حكم جهاد كه آمده ، بسببى كه در آيات قبل ذكر شده ، مردان مؤمن جملگى در بسيج اسم نوشته و حاضر و آمادهء رفتن بسريه ميشدند ، در اين ميان رسول خدا صلَّى الله عليه و آله در مركز تنها ميماند ، آيه آمد كه * ( وَما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ، فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ ) * - تا آخر آيه » يعنى ( لازم نيست مؤمنان همگى بسيج شوند ، چرا از هر قومى ، جماعتى از مؤمنين براى نبرد نروند تا بقيه نزد رسول خدا بمانند و آياتى كه نازل مىشود و رسول خدا براى آنان بيان ميكند فرا گيرند ، و آن جماعت رفته چون باز گشتند اينان مطالبى را كه آموخته‌اند بايشان بياموزند ) ، پس آيه و لو اينكه ظهور در رفتن به سريه و نبرد را دارد ، ولى ذيل آيه و جوب تفقّه در دين را در بردارد و امر بدان ميكند لذا در روايات اهل بيت - عليهم السّلام - به اين آيهء مباركه براى وجوب تفقّه در دين استشهاد شده است ، نه بوجوب « نفر » براى تفقه در دين ، زيرا رسول خدا صلَّى الله عليه و آله خود آموزگار فقه است از نزد او بكجا روند تا فقه آموزند ، چنان كه اكنون در اين روزگار نميتوان به اهل قم يا هر مركز علمى ديگر گفت : چرا كوچ نمىكنيد و به اطراف نمىرويد تا علم بياموزيد ، پس مراد از تحريص آموختن است نه كوچ كردن ، و در اين صورت استشهاد به آيه درست و بجا است ، و در صورتى كه تحريص به نفر آيه را ، نفر به تحصيل علم تصور كنيم اشكال پيش مىآيد ، و الله اعلم

256

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 256
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست