نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 664
از آتش است و مخ او از بينيش خارج مىشود و همهء بدنش قطعه قطعه از جذام و برص ( خوره و پيسى ) است و زن ديگر را مشاهد كردم كه در تنّورى از آتش به پاهايش آويزان است ، و زنى را ديدم كه گوشت بدنش را از پس و پيش با قيچى آتشين مىبرند ، و ديگرى را ديدم صورت و دستهايش آتش گرفته و مشغول خوردن رودههاى خويش است ، و زنى را ديدم كه سرش سر خوك و بدنش بدن حمار است و هزار هزار نوع او را عذاب مىكنند و زنى را به صورت سگ ديدم كه از عقب بشكم او آتش مىريزند و از دهانش بيرون ميريزد و فرشتگان با گرزهائى آتشين بر سر و پيكر او مىزنند . پس فاطمه عليها السّلام به پدرش عرض كرد : اى حبيب من ، و اى نور ديدگانم به من بگو كه اينان چه كرده بودند و رفتارشان چه بود كه به اين عقوبت گرفتار شدند . رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : اى دختر عزيزم امّا آن زنى كه به موى سرش معلَّق در آتش بود ، آن فردى بود كه موى سر خويش از نامحرمان نمىپوشانيد ، و امّا آن زنى كه به زبانش آويخته بود او كسى بود كه با زبان ، شوهر خويش را آزار مىداد ، و آنكه به پستانهايش آويزان بود شوهردارى بود كه از آميزش با شويش پرهيز نداشت و امّا آنكه به پاهايش معلق در دوزخ بود كسى بود كه بدون اذن
664
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 664