نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 663
حسنىّ از امام جواد عليه السّلام روايت كرده كه گفت : پدرم به واسطهء آباء گرامش از امير مؤمنان عليهم السّلام نقل كرد كه فرمود : من و فاطمه بر رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد شديم ، پس ايشان را در حالى كه سخت مىگريست يافتيم ، من عرض كردم پدر و مادرم فدايت يا رسول الله ! چه باعث شده كه شما اين چنين گريه ميكنيد ؟ در پاسخم فرمود : اى علىّ ! شبى كه مرا به آسمان بردند ( يعنى معراج ) زنانى از امّتم را در عذابى شديد نگريستم ، و آن وضع براى من سخت گران آمد ، و گريهام از جهت عذاب سخت آنان است كه به چشم خويش وضعشان را ديدم ( شرح واقعه بدين قرار است ) : زنى را به مويش در دوزخ ، معلَّق ، آويخته بودند كه مغز سر او مىجوشيد ، و زن ديگرى را ديدم كه به زبانش در جهنّم آويزان بود و آتش در حلقوم او ميريختند ، و زن ديگرى را مشاهده كردم كه او را به پستانهايش آويخته بودند ، و ديگرى را ديدم كه گوشت بدن خويش را ميخورد ، و آتش در زير او شعله ميكشيد ، و زنى ديگر را ديدم كه پاهايش را به دستهايش زنجير كرده بودند و مارها و عقربها بر او مسلَّط بودند ، و زنى را ديدم كر و كور و لال كه در تابوتى
663
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 663