نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 412
شما ( مردم ) خواسته مىشود ، ما چنين حرفهايى را در بين امّت آخر ( يعنى معاصرين يا آنان كه قبل از ما بودهاند ) نشنيدهايم ، اين سخن جز دروغ و افتراء چيز ديگرى نيست - ص : 5 الى 7 ) و آن زمان كه خداوند عزّ و جلّ مكَّه را براى پيامبرش فتح نمود ، فرمود : اى محمّد ! « * ( إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً لِيَغْفِرَ لَكَ الله ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَما تَأَخَّرَ ) * » ( ما مكَّه را با فتحى قطعى و آشكار براى تو فتح كرديم تا خدا گناه قبلى و بعدى تو را بپوشاند ) همان چيزى را كه از نظر اهل مكَّه به خاطر دعوت به توحيد در گذشته و بعد از آن ، گناه محسوب مىشد ، زيرا بعضى از مشركين مكَّه مسلمان شدند و بعضى از مكَّه خارج گرديدند ، و آنان كه ماندند نتوانستند آن زمان كه حضرت مردم را به توحيد دعوت مىكرد در مورد توحيد نسبت به حضرتش ايراد بگيرند ، چه اينكه با غلبهء حضرت بر آنان ، آنچه از نظر آنان گناه محسوب مىشد ، پوشيده گرديد . مأمون گفت : آفرين بر شما يا ابا الحسن ! در بارهء اين آيه توضيح بفرماييد : « * ( عَفَا الله عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ ) * » ( خدا از تو درگذرد ! چرا به آنان اجازه دادى - توبه : 43 ) حضرت فرمودند : اين آيه از قبيل « به در مىگويم ، ديوار گوش كند » مىباشد ، خداوند به ظاهر با پيامبرش صحبت كرده ولى منظور اصلى ،
412
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 412