نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 411
« * ( حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جاءَهُمْ نَصْرُنا ) * » ( زمانى كه پيامبران نااميد شدند و گمان نمودند كه به آنان دروغ گفته شده است ، يارى و نصرت ما به آنان رسيد - يوسف : 110 ) حضرت فرمودند : يعنى وقتى كه پيامبران از قوم خود نااميد شدند و قوم آنان پيامبرانشان را دروغ پنداشتند ، يارى و نصرت ما به پيامبران رسيد . مأمون گفت : آفرين بر شما يا ابا الحسن ! معنى اين آيه چيست : « * ( لِيَغْفِرَ لَكَ الله ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَما تَأَخَّرَ ) * » ( تا خدا گناه قبل و بعد گذشتهء تو را بپوشاند - فتح : 2 ) حضرت فرمودند : از نظر مشركين مكَّه ، كسى گناهكارتر از حضرت رسول صلى الله عليه و آله نبود ، زيرا آنان قبل از بعثت ، سيصد و شصت بت را مىپرستيدند و آنگاه كه آن حضرت ايشان را به ( كلمهء مباركهء ) « لا اله الَّا الله » دعوت نمود ، اين موضوع بر آنان گران آمد و گفتند : * ( « أَ جَعَلَ الآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَيْءٌ عُجابٌ ، وَانْطَلَقَ الْمَلأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هذا لَشَيْءٌ يُرادُ ، ما سَمِعْنا بِهذا فِي الْمِلَّةِ الآخِرَةِ إِنْ هذا إِلَّا اخْتِلاقٌ ) * » ( آيا به جاى خدايان متعدّد يك خدا قرار داده است ، اين مطلب عجيبى است ، سران آنان به حركت آمده و گفتند : برويد و بر اعتقاد به خدايان خود استوار بمانيد ، اين چيزى است كه از
411
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 411