responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 403


مأمون گفت ، آفرين بر شما يا ابا الحسن ! ( حال ) در بارهء اين آيه توضيح دهيد : « * ( فَوَكَزَه مُوسى فَقَضى عَلَيْه قالَ هذا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ ) * » ( موسى او را با مشت زد و او مرد ، گفت اين از كار شيطان است - قصص : 15 ) حضرت فرمودند : موسى به يكى از شهرهاى فرعون وارد شد در حالى كه بىاطَّلاع از ورود او بودند ، و اين ورود ، بين مغرب و عشاء رخ داد ، در آن هنگام ديد دو مرد با يك ديگر زد و خورد مىكنند ، يكى از گروه موسى و ديگرى از دشمنان او بود ، آن كه هم گروه و هم مسلك موسى بود ، از موسى بر عليه ديگرى كه دشمن بود كمك خواست ، موسى عليه السّلام هم به حكم خدا در بارهء دشمن حكم كرد و با مشت او را زد و او مرد ، و ( موسى پس از اين كار ) گفت : اين عمل كار شيطان است ، منظورش زد و خوردى بود كه بين آن دو مرد رخ داده بود ، نه كشتن آن مرد توسّط موسى ، او يعنى شيطان ، دشمنى است گمراه كننده و آشكار . مأمون گفت ، پس معنى اين گفتهء موسى چيست ؟ : « * ( رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي ) * » ( خداوندا ! من بخودم ظلم كردم ، مرا بيامرز - قصص : 16 ) حضرت فرمود :
منظورش اين است كه من با وارد شدن به اين شهر ، خود را در شرايطى قرار

403

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 403
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست