نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 309
چهارم از باب 31 توحيد صدوق است ) تفسير فرموده است . و آن زمان كه هيچ موجودى نبود تا معلوم واقع شود ، او عالم بود ، و آن زمان كه مخلوقى در جهان نبود ، او خالق بود ، و نيز آن زمان كه مسموعى وجود نداشت ، معناى سمع ( شنيدن ) در مورد او صادق بود ، اين طور نيست كه فقطَّ از وقتى دست به خلقت و آفرينش زد ، خالق محسوب شود ، بلكه قبل از شروع به خلقت نيز ، خالقيّت در مورد او مصداق داشته است . مترجم گويد : « يعنى خداوند از ازل متّصف به اين صفات بوده است ، مثلا هميشه عالم بوده است هر چند معلوم و موجودى در بين نباشد ، امّا در مورد ما ، علم ، زمانى مصداق پيدا مىكند كه موجود و معلومى در خارج وجود داشته باشد ، ولى در مورد خداوند اين طور نيست ، علم او » لا يتناهى « است ، همه چيز را مىداند ( و به عبارت ساده تر ، همه چيز را بلد است ) هر چند چيزى موجود نباشد ، براى تقريب به ذهن مثالى بزنيم : نجّارى كه مىتواند صدها نوع ميز درست كند ولى هنوز هيچ كدام را ايجاد نكرده است مىتوان در موردش گفت : به صد نوع ميز علم دارد ، هر چند اين ميزها هنوز در عالم خارج تحقّق نيافته است . خداوند عالم است و علمش هم تابع نيست ، بلكه علم او لا يتناهى است و منوط به وجود معلومى در خارج نمىباشد » . ( پايان كلام مترجم ) چگونه ميتوان غير از اين را تصوّر كرد ؟ حال آنكه ابتداء و آغازى ندارد و نميتوان با كلمهء « از » كه ابتداء و آغاز را نشان ميدهد او را در برخى زمانها غائب فرض كرد ، بلكه هميشه و در همهء اوقات بوده است ( بلكه او فراتر از زمان است نه محدود بزمان ) . و كلماتى مثل « قد » ( در زبان عربى ) كه نشان دهندهء نزديكى زمان مورد نظر به زمان ديگرى است ( مثل فعل ماضى نقلى در فارسى ) نمىتواند نشان دهندهء نزديكى زمان او باشد ( چون تمام ازمنه چه دور ، و چه نزديك همه
309
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 309