نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 180
دختران عروسى بگيرى و قرضت را بدهى و زمينت را آباد كنى . حضرت فرمود : اى عموزاده ! اميدوارم خويشاوندان نيز حقّ خويش و قومى را در مورد شما بجا آورند ، و خداوند اين نيّت پاك شما را جزاى خير دهد ! اين خويشاوندى ما و شما ، كاملا گرم و صميمى و مستحكم است ، نسب ما يكى است ، عبّاس عموى پيغمبر است و با پدر آن حضرت همچون دو تنهء درخت هستند كه از ريشه به هم متّصلند ، و نيز عموى علىّ بن أبى طالب است و با پدر آن حضرت همچون دو تنهء درخت هستند كه از ريشه بهم چسبيدهاند و اميدوارم خداوند از اين كارى كه مىخواهى بكنى منصرف نكند و حال آنكه بسط يد و قدرت به شما داده ، و شما را از خانواده و أصل و نسبى اصيل و بزرگوار قرار داده است هارون گفت : با كمال افتخار ، اين كار را خواهم كرد . سپس موسى فرمود : يا أمير المؤمنين ! خداوند بر واليان و حاكمان واجب فرموده است كه به داد فقراء برسند ، قرض بدهكاران را پرداخت نمايند ، برهنگان را بپوشانند و به زندانيان و اسيران نيكى كنند و شما بهترين و مناسبترين كسى هستيد كه مىتواند اين كارها را انجام دهد . هارون گفت : همين طور رفتار خواهم
180
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 180