نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 139
نوفلىّ از قول پدرش مىگويد : موسى بن جعفر عليهما السّلام علىّ بن اسماعيل را جزء كارگزاران خود قرار داده بود و به او اطمينان مىكرد ، حتّى گاهى نامه هائى كه به بعضى از شيعيان خود مىنوشت با خطَّ علىّ بن اسماعيل بود ، ولى كمكم از او كناره گرفت . و زمانى كه هارون خواست به عراق بازگردد ، به حضرت عليه السّلام خبر رسيد كه برادرزاده ات مىخواهد همراه سلطان به عراق برود . حضرت او را فرا خواند و به او فرمود : چه شده است كه مىخواهى همراه سلطان بروى ؟ او گفت : چون مقروض و بدهكار هستم ، حضرت فرمود : من بدهى تو را مىدهم ، گفت : وضع زندگى و رزق و روزى خانوادهام چه مىشود ؟ حضرت فرمودند : آنها نيز به عهدهء من . ولى علىّ بن اسماعيل از رفتن به همراه سلطان ، صرف نظر نكرد ، و لذا امام كاظم عليه السّلام توسّط برادرش محمّد بن اسماعيل بن جعفر سيصد دينار و چهار هزار درهم برايش فرستادند و به او گفتند : اينها را توشهء راه در اسباب و اثاث خود قرار بده و فرزندان مرا يتيم نكن . مترجم گويد : در كتاب « مقاتل الطالبيّين » در بارهء ارتباط علىّ بن - اسماعيل بن جعفر با دستگاه خلافت مطلبى آمده است كه ذكر آن در اينجا بىمناسبت
139
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 139