responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 444


پس هر كس پيروى او كرد مطيع شد و هر كس مخالفت كرد و ولايت او را قبول نكرد عاصى شد و اگر اعوان و انصار يافتى كه بسبب ايشان قوت گرفتى مجاهده لازم بودى و اگر اعوان و انصار نيافتى مجاهده لازم نيست و ملامت بر مردم است كه يارى او نكردند و هيچ ملامتى بر او نيست زيرا كه مردم مأمور شدند باطاعت او در حالتى كه باشند و آن بزرگوار مأمور نشد بمجاهده مگر بقوت و طاقت جدال كه يارى اعوان و انصار باشد پس او بمنزلت خانهء خدا است كه بر مردم حكم شده است حج آن خانه كنند پس اگر حج كردند تكليف خود را ادا كردند و اگر حج نكردند ملامت بر ايشان است كسى ديگر از اصحاب كلام گفت هر گاه بالاضطرار واجب شد كه ناچار بايد واجب - الاطاعه باشد پس از كجا بالاضطرار واجب شد كه بايد على ( ع ) باشد مأمون گفت از اين جهت كه خداوند مجهول را واجب نميكند و واجب شده متمنع نخواهد بود و اگر واجب شده مجهول باشد متمنع است پس لا بد رسول خدا ( ص ) بايد راهنمائى كند بر واجب و آن را بنمايد تا اينكه عذر از ميان خدا و بندگان برطرف شود آيا مىبينى كه اگر خدا بر مردم روزهء يكماه واجب كند و اعلام نكند كه اين ماه كدام يك از آن ماههاست و علامتى از براى آن قرار ندهد و بر مردم واجب باشد كه آن ماه را بعقول خود استخراج كنند تا اينكه مقصود خدا را بيابند و در واقع نفس الامر بآن برسند پس مردم در اين وقت از رسول و بيانكنندهء آن بىنياز خواهند بود و احتياج بامامى كه اين خبر را از رسول نقل كند نخواهد داشت يعنى وجود حجت از براى تعيين اشياء و تشخيص آنست از جانب پروردگار پس بايد رسول خدا تعيين امام كرده باشد و على ( ع ) را معين كرده .
كسى ديگر از اصحاب كلام گفت از كجا واجب گردانيدى كه پيغمبر هنگامى كه على ( ع ) را دعوت كرد بالغ بود زيرا كه گمان مردم اينست كه على ( ع ) در هنگامى كه دعوت شد بدين اسلام طفل بود نه حكم و نه تكليف كردن بر او جايز بود و نه بمرتبه مردان رسيده بود مأمون گفت از اين جهت كه خالى از اين نيست كه در آن وقت يا على از كسانى بود كه صلاحيت داشت پيغمبر نزد او فرستد و او را دعوت كند پس اگر چنين بود طاقت تحمل تكليف داشت و بر ادا كردن واجبات قوت داشت و يا از كسانى بود كه اين صلاحيت نداشت پس پيغمبر مصداق اين آيه شريفه واقع خواهد شد كه خدا فرمود * ( وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنا بَعْضَ الأَقاوِيلِ ) * * ( لأَخَذْنا مِنْه بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنا مِنْه الْوَتِينَ ) * و اگر افترا كند محمد ( ص ) و دروغ بندد بر ما بعضى سخنان را چنان كه زعم بعضى از كافرانست هر آينه بگيريم دست راست او را پس ببريم از او رگ دل او را كه متصل است بگردن او و اين تصور از هلاك او است يعنى او را به قتل آوريم بشدت تمام مقصود اينست كه اگر پيغمبر بر على ( ع ) تكليف قرار داده باشد و حال اينكه غير مكلف باشد پس بر خدا افترا بسته باشد زيرا كه خدا از براى غير بالغ تكليف

444

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 444
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست