responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 443


حقيقت و راستى تا وقتى كه حكم سازند ترا در چه اختلاف افتد ميان ايشان و تو حكم كنى پس باز نيابند در نفسهاى خود تنگى و گرانى از آنچه حكم كردهء بآن هر چند مخالف طبع ايشان باشد و گردن نهند فرمان ترا گردن نهادنى ظاهر و باطن « مترجم گويد » كه مقصود از تمسك بآيهء شريفه آنست كه دلالت دارد بر اينكه هر كس تنگى يا گرانى در نقش خود يابد از حكم پيغمبر مؤمن نخواهد بود و كافر است چه حكم او حكم خدا است و شك در حكم خدا شك در خدا است چنان كه بعد از صحت بودن على از جانب خدا پس شك در تدبير على در امور شك در حكم على است و شك در حكم على شك در حكم خدا است چه حكم او حكم خدا است و شك در حكم خدا شك در خدا است .
القصه افعال فاعل تابع اصل او است پس اگر على ( ع ) از جانب خدا قائم باشد افعال على افعال خدا است و بر مردم رضا و تسليم لازم است و رسول خدا ( ص ) قتال را ترك كرد در روز حديبيه و آن روزى بود كه مشركين منع كردند هدى و قربانى آن حضرت را از خانهء خدا چه آن روز بىياور بود و چون اعوان خود را يافت و قوى شد محاربه كرد چنان كه در اول امر خدا فرمود * ( فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ ) * اى پيغمبر در گذر از قتال ايشان درگذشتى نيكو پس از آنكه آن جناب اعوان و انصار خود را يافت فرمود * ( فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ) * چون ماههاى حرام بگذشت و اعوان و انصار در گرد تو جمع شدند بكشيد مشركين را هر جا بيابيد ايشان را در حل و در حرم و در اشهر حرم يا در غير آن و بگيريد ايشان را با سيرى و باز داريد ايشان را از طواف مسجد الحرام و منع كنيد ايشان را از تصرف در بلاد سلام و بنشينيد براى قتل و اسرايشان بر هر ممر يعنى راهها را بر ايشان بسته گردانيد تا در شهرها و قريه ها در آيند « مترجم گويد » غرض از اين حكايت اظهار اين مطلب است كه رسول خدا تا اعوان و انصار نيافت مأمور نشد بمقاتله و مجادله با قوم كفار و على بن ابى طالب نيز چون او را يار و ياورى نبود با عمر و ابى بكر و عثمان در مقام قتال و جدال بر نيامد اما در زمان معويه او را يار و انصار از فرزندان و برادران و شيعيان زياده بود از اين جهت راه قتال و جدال پيمود .
كسى ديگر از اصحاب كلام گفت هر گاه تو پندارى كه امامت على ( ع ) از جانب خداوند بود و واجب الاطاعه بود پس چرا از براى پيغمبران جايز نشد مگر تبليغ احكام الهى و دعوت مردم بسوى خدا اما از براى على ( ع ) جايز شد ترك كند آنچه را مأمور بود مثل دعوت مردم بسوى اطاعت خدا مأمون گفت علت اين مطلب آنست كه ما گمان نميكنيم كه على ( ع ) مأمور بتبليغ شد چه آن صفت مخصوص برسول است و ليكن آن بزرگوار علامتى در ميان خدا و مردم قرار داده شد يعنى ولايت او جداكنندهء ميان حق و باطل قرار داده شد

443

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 443
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست