responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 442


كند مامون گفت كه امامت بفعل شخص آن را در نفس خود نيست و بفعل مردم در او نيست باينكه او را اختيار كنند يا تفضيل دهند يا غير از اينها بلكه امامت بفعل خداوند است چنان كه بابراهيم ( ع ) فرمود * ( إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً ) * و چنان كه بداود فرمود * ( يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِيفَةً فِي الأَرْضِ ) * و بملائكه در حق آدم فرمود * ( إِنِّي جاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً ) * پس امام از جانب خدا امام است و باختيار او امام است در وجودى كه تمام و نيكو باشد خلقت او و شريف باشد نسب او و طاهر باشد منشأ و مولدار و معصوم باشد در جميع عمر او و اگر امامت بفعل او بود در حق خود پس بايد كسى كه اين فعل در حق خود كند مستحق امامت باشد و چون خلاف آن كند عزل شود پس خلافت از جانب افعال و اعمال بنده باشد و عزل و نصب خليفه باختيار اعمال باشد .
كسى ديگر از اصحاب كلام گفت پس از چه جهت امامت را بعد از رسول از براى على واجب گردانيد مأمون گفت بجهت خروج على از طفوليت بسوى ايمان مثل خروج پيغمبر و بجهت بيزار بودن او از گمراهى قوم خود كه آنها را حجت نبود و بدون دليل راهى مىپيمودند و بجهت اجتناب كردن او از شرك مثل بيزارى پيغمبر ( ص ) از گمراهى آن قوم و اجتناب او از شرك زيرا كه شرك ظلم است و ظالم امام نخواهد بود و بت پرست باجماع امام نخواهد بود و كسى كه شرك از براى خدا قرار داد پس جاى داده است دشمنان خدا را در محل خدا و حكم او شهادت دادن بر او است بر آنچه امت بر آن اجتماع كرده‌اند يعنى حكم او كفر است باجماع امت تا اينكه مرتبه ديگر امت مجتمع شوند بر اينكه كافر نيست و بجهت اينكه كسى كه يك مرتبه محكوم عليه واقع شد و كسى ديگر را بر او امير كردند جايز نيست حاكم باشد چه حاكم محكوم عليه واقع خواهد شد پس فرقى ميان حاكم و محكوم عليه باقى نخواهد بود .
كسى ديگر از اصحاب كلام گفت كه پس چرا على ( ع ) با ابو بكر و عمر و عثمان مقاتله نكرد چنان كه با معاويه مقاتله كرد مامون گفت اين سؤال محال است زيرا كه سؤال از علت در اثبات است و نكردن نفى است و نفى را علت نباشد بلكه علت در اثبات لازم است پس سؤال از علت مقاتله نكردن على با ابى بكر و عمر و عثمان محال است و جز اين نيست كه واجب است كه نظر كرده شود در امر على ( ع ) كه آيا خلافت او از جانب خدا بود يا از جانب غير خدا پس اگر صحيح شد كه از جانب خدا است شك در تدبير او و صلاحيت از براى خلافت مثل قول حقتعالى خطاى به پيغمبر ميكند * ( فَلا وَرَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيماً ) * پس نه چنانست كه منافقان گمان برده‌اند كه با وجود مخالفت ايشان بحكم تو ايمان داشته باشند سوگند ميخورم بحق پروردگار تو كه ايمان نخواهند آورد بر وجه

442

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 442
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست