responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 387


و ياسر خادم را از خراسان روانه كرد كه محمد بن جعفر بن محمد و على بن موسى بن جعفر ( ع ) را نزد او حاضر كنند و اين واقعه در سنه دويست رخ نمود پس چون كه على بن موسى ( ع ) در مرو بمأمون رسيد او را بعد از خود وليعهد نمود و لشكريان را مئونه يك ساله عطا كرد و اين مطلب را بآفاق و اطراف نوشت و آن حضرت را برضا ( ع ) موسوم ساخت و سكه باين اسم مبارك زد و مردم را امر كرد كه لباس سياه از برافكنده لباس سبز در بر كردند و دخترش ام حبيب را باو تزويج نمود و پسر بزرگوار آن جناب محمد بن على ( ع ) را با دختر خود ام الفضل بنت مأمون تزويج بست و خودش توران بنت حسن بن سهل را تزويج كرد و باعث اين تزويج عم آن دختر فضل بن سهل شد يعنى اين عمل را فضل بن سهل كرد و تمام اينها در يك روز واقع شد و ليكن مأمون دوست نميداشت كه عهد بعد از خودش از براى رضا تمام شود . محمد بن يحيى الصولى گويد كه آنچه احمد بن عبيد الله از براى من حديث كرد مرا از فضل بن ابى سهل نوبختى يا از برادر او كه گفت چون مأمون قصد كرد بر عهد بستن از براى حضرت رضا ( ع ) يعنى بر وليعهدى او من گفتم بخدا سوگند كه من آزمايش ميكنم از براى اين امر آنچه را كه در قلب مأمون است كه آيا دوست ميدارد اتمام شدن و استقامت اين عمل را يا اينكه ساختگى ميكند پس نوشتهء نوشتم و بدست خادم مأمون دادم و آن خادم نويسندهء اسرار مأمون بود با من كه هر سرى مأمون داشت باين خادم ميگفت و بمن مىنوشت و باين مضمون نوشتم كه ذو الرياستين يعنى فضل بن سهل وزير مأمون عزم نموده است بر بستن عهد از براى على بن موسى كه او را وليعهد كند و حال اينكه طالع برج سرطان است و در آن برج مشتريست و اگر چه شرف مشترى در برج سرطان است و ليكن سرطان برجى منقلب است و هر امرى در آن برج منعقد شود تمام نخواهد شد و علاوه بر اين مريخ كه نحس اكبر است در برج ميزان است و برج بيت العاقبة است يعنى هر امرى كه در آن زمان شروع شود عاقبت آن بدى باشد پس اين دلالت دارد بر نكبت كسى كه از براى او امرى منعقد كرده‌اند و من اين مطلب را بامير المؤمنين بدون جهت شناسانيدم كه چون از غير من بر اين امر واقف شو و مرا در مورد عتاب در نياورد مأمون مكتوبى در جواب من نوشت و در آن مكتوب نوشت كه چون اين جواب مرا بخوانى نزد خود نگاه ندار و باتفاق خادم بسوى من فرست و از جان خود بترس كه احدى واقف شود بر اين مطلبى كه من بتو نوشتم يا اينكه ذو الرياستين از عزم خود برگردد و اگر ذو الرياستين از عزم خود برگشت من اين گناه را بتو منسوب سازم و ميدانم كه تو باعث اين عمل شدى پس چون كه اين مكتوب بمن رسيد از ترس برگشتن ذو الرياستين از عزم خود دنيا بمن تنگ شد و آرزو كردم كه كاش من چيزى بمأمون ننوشته بودم پس از آن خبر بمن رسيد كه

387

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 387
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست