responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 333


خلوت كند . پس اگر بگويند چرا معرفت پيغمبران و فرستادگان خدا و اقرار بايشان و اعتقاد باطاعت ايشان واجب شده است بايد جواب گفته شود كه چون در خلقت و قواى مخلوق ضعيف آن مقدار دانش و بينش نميبود كه مصالح امورات خود را اتمام نمايند و صانع جل اسمه بلندتر از آن بود كه ديده شود و پديدار است ضعف و عجز اين مخلوق از ادراك خداوند جليل پس چاره نبود از اينكه حقتعالى رسولى فرستد كه از جمله عيوب و معاصى محفوظ بوده و واسطهء ميان او و خلق باشد كه امر و نهى و آداب پروردگار را بمردم برساند و ايشان را مطلع سازد باينكه منافع خود را در يابند و از ضررهاى خود احتراز كنند چه در اصل آفرينش ايشان آن مقدار دانشورى نميبود كه بشناسند بآن آنچه را محتاج باشند از منافع و ضررهاى خود پس اگر بر مردم واجب نميبود اطاعت و معرفت اين فرستاده خداوند جليل در آمدن اين فرستاده ايشان را منفعتى و رفع احتياجى حاصل نميشد و فرستادن او عبث و بدون منفعت و مصلحت بود و اين عمل از صفت آن حكيمى نيست كه محكم كرده است هر چيزى را .
پس اگر بگويد چرا اولو الامر يعنى ائمه هداة و اوصياء پيغمبران در هر زمان مقرر شدند و باين منصب جليل مفتخر گرديدند و خلق باطاعت ايشان مأمور شدند . بايد در جواب گفته شود كه اين مطلب را علتهاى بسيار است بعضى از آنها اينست كه چون خلق بر حدى محدود و احكامى مضبوط و معدود اطلاع يافتند و مأمور شدند كه از اين حد تجاوز نكنند زيرا كه در تجاوز از اين حد فسادهائى بيشمار ميبود و ثابت نميشد و نظم نميگرفت و قوام حاصل نميكرد مگر باينكه در ميان خلق قيمتى و امينى قرار داده شود كه ايشان را منع كند از تعدى كردن از حدود و داخل شدن در آنچه از ايشان ممنوع شده است چه اگر اين بر اين نهج مسلوك نشود احدى لذت و منفعت خود را بجهت فساد غير خود فرو نگذارد پس حقتعالى در ميان مردم قيمتى قرار داد كه ايشان را از فساد منع كند و حدود و احكام الهى را اقامه كند و بعضى از آنها اينست كه ما نيافتيم فرقه از فرق و ملتى از ملل را كه باقى باشند و زندگى كنند مگر بوجود قيم و رئيسى در ميان ايشان كه ناچارند از وجود او در امر دين و دنياى خود پس در حكمت حكيم جايز نباشد كه مردم را واگذارد و در ميان ايشان قرار ندهد كسى را كه ميداند ايشان لا بد او را لازم دارند و قوامى از براى ايشان نباشد مگر بوجود او پس بسبب او با دشمنان خود مقاتله كنند و بسبب او غنيمتهاى خود را قسمت كنند و از براى ايشان اقامهء نماز جمعه و جماعت كند و از مظلوم ايشان ظالم ايشان را دفع و رفع كند و بعضى از آنها اينست كه اگر از براى مردم قرار داده نميشد امامى كه قيم ايشان و امين و حافظ و نگهبان شريعت باشد هر آينه ملت بر طرف ميشد و دين از ميان ميرفت و سنن و احكام تغيير ميكرد و بدعتكنندگان در دين زياد و ملحدان كم ميكردند و امر را بر مسلمانان

333

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 333
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست