responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 332


و تبديل آن جايز باشد چه اين وارث و ميراث مانند يك ديگر باشند و چيزى كه ثابت و برقرار است مانند خانه و املاك از براى كسى است كه ثابت و مقيم است مانند فرزند و پدر . از محمد بن سنان مروى است كه گفت از حضرت رضا ( ع ) شنيدم كه فرمود خدا شراب را از اين جهت حرام كرد كه موجب فساد شود و سبب تغيير عقل آشامندهء آن بشود و او را وادارد بر انكار كردن خداوند عالم و دروغ بستن بر او و پيغمبران او و ساير محرماتى كه .
خدا و رسول او رسيده است مثل فساد و قتل و نسبت بزنا دادن و زنا كردن و منع نكردن خود را از چيزى از محرمات يعنى باك نداشتن از هر عمل حرام پس باين سبب ما حكم نموديم باينكه هر مستكنندهء حرام است زيرا كه عاقبت آن چون عاقبت خمر است و مفاسد وى بر آن مرتب شود پس كسى كه بخدا و رسول و روز قيامت ايمان آورده و ولايت ما را قبول كرده است و ادعاى دوستى ما ميكند بايد از هر چيزى كه مستكننده باشد و سبب زوال عقل شود اجتناب كند زيرا كه ميان ما و شرابخوار ربطى و عهدى نيست يعنى اين طائفه بما ائمه اميدوار نباشند زيرا كه از شفاعت ما محرومند .
باب سى و سوم در ذكر علتهائى كه فضل بن شاذان آنها را ذكر كرده و در آخر آن روايت خواهد شد كه فضل اين علل را يكى يكى و كرة بعد مرة بمرور دهور از آن حضرت شنيده و آنها را جمع كرده است و على بن محمد بن قتيبه نيشابورى را اذن مطلق داده است كه اين علل را بتوسط او از آن جناب روايت كند .
از ابى عبد الله محمد بن شاذان مروى است كه فضل بن شاذان نيشابورى گفت اگر سائلى سؤال كند و بگويد خبر بده مرا از اينكه آيا جايز است كه خداوند حكيم بندهء خود را بدون علت و معنى تكليف بفعلى از افعال كند بايد جواب او گفته شود كه جايز نيست زيرا كه خداوند حكيم است و نه فعل عبث كند و نه از روى نادانى چيزى گويد .
و اگر گويد كه خبر بده مرا از اينكه خلق چرا مكلف شدند بايد جواب او گفته شود كه تكليف بندگان علتى چند دارد .
اگر بگويد كه خبر بده مرا از آن علتها كه آيا معروف و موجود است يا نه بايد

332

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 332
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست