responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 54


موسى از تو سؤال ميكنم كه آيا كسى از دشمنان ما را چنين فتوى دادهء و يا آنكه كسى از فقها را در اين مسأله اطلاع دادهء .
گفتم كه خداوند گواه است كه چنين عملى نكرده‌ام و كسى بغير از تو از من چنين سؤالى نكرده است پس از آن گفت بچه سبب از براى خاصه و عامه تجويز كرده‌ايد كه شما را نسبت برسول خدا ( ص ) بدهند و بشما ائمه بگويند پسران رسول خدا و حال آنكه شما فرزندان على ( ع ) هستيد و مرد را نسبت بپدرش ميدهند و اصل نطفه از پدر است و فاطمه دختر رسول طرف آنست و پيغمبر جد شما است از جانب مادر شما پس من گفتم يا امير المؤمنين اگر پيغمبر زنده بشود و دختر ترا خطبه كند آيا اجابت ميكنى او را گفت سبحان الله چرا اجابت نميكنم او را بلكه فخر ميكنم بر عرب و عجم و قريش باين سبب پس من گفتم لكن آن بزرگوار دختر مرا خطبه نميكند و من وى را تزويج نميكنم گفت چرا گفتم بجهت اينكه من فرزند او هستم و تو فرزند او نيستى :
گفت نيكو گفتى اى موسى پس از آن گفت چگونه شما ميگوئيد كه ما ذريه پيغمبر هستيم و حال آنكه پيغمبر بلا عقب بود و عقب از براى مرد است نه از براى زن و شما فرزند دختر پيغمبريد و از براى دختر پيغمبر عقب نبود .
پس از براى پيغمبر عقب نبود من گفتم يا امير المؤمنين بحق قرابت و خويشى و بحق اين قبر و كسى كه در اين قبر است از اين بگذر .
گفت نميگذرم مگر آنكه دليل اقامه كنى اى فرزند على و تو اى موسى يعسوب و بزرگ مؤمنين هستى و امام زمان ايشان هستى و چنين بمن رسيده است و من هر چيزى كه از تو سؤال ميكنم نخواهم از آن گذشت مگر آنكه دليل آن را در كتاب خدا بياورى و شما اولاد على را چنين ميدانند كه چيزى از قرآن نيست مگر آنكه تأويل آن نزد شما است حتى حروف قرآن از الف و واو و مستند كرده‌اند قول خدا را كه :
* ( ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ ) * و شما مستغنى هستيد از راى و فتوى علماء و قياس و قواعد ايشان پس من گفتم :
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم * ( بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ) * * ( وَمِنْ ذُرِّيَّتِه داوُدَ وَسُلَيْمانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسى وَهارُونَ وَكَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيى وَعِيسى وَإِلْياسَ ) * يا امير المؤمنين كيست پدر عيسى گفت عيسى پدر نداشت پس گفتم كه ما ملحق ميكنيم عيسى را بذريتهاى پيغمبران از جانب مادرش مريم و همچنين ما هم ملحق ميشويم بذريهء پيغمبر از جانب مادر ما فاطمه يا امير المؤمنين زياده بر اين بگويم گفت بگو گفتم اين قول خداوند را * ( فَمَنْ حَاجَّكَ فِيه مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَكُمْ وَنِساءَنا وَنِساءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ الله عَلَى الْكاذِبِينَ ) * مفاد آيهء آنكه اى پيغمبر گرامى اگر كسى محاجه كند با تو بعد از آنكه مبعوث شدهء بگو ما خود مىآئيم و فرزندان و زنان را مىآوريم شما هم چنين كنيد پس

54

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 54
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست