نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 50
نسل او منقطع نشود ابد الدهر هر آينه اينها را قبول نميكردم پس از آن مراجعت فرمود و ميگفت * ( الْحَمْدُ لِلَّه رَبِّ الْعالَمِينَ ) * فضل بهارون گفت يا امير المؤمنين تو اراده داشتى كه او را عقوبت كنى پس چرا وى را خلعت دادى و اكرام نمودى . گفت اى فضل بعد از آنكه تو رفتى او را بياورى طوائف چندى را ديدم كه احاطه كردند بخانه من و حربه ها در دست ايشان بود كه آنها را در وسط خانه غرس كردند و ميگفتند كه اگر فرزند رسول خدا را اذيت كند او را نابود ميكنيم و اگر احسان كند ميرويم و او را واميگذاريم پس من تعاقب كردم آن جناب را باو عرض كردم چه چيز فرمودى تا اينكه هرون الرشيد را از قصد او بازداشتى فرمود دعاى جدم على ابن ابى طالب ( ع ) را خواندم كه هر وقت آن جناب اين دعا را ميخواند نميرفت بسوى لشكرى مگر آنكه روى بهزيمت مينهادند و فرار مينمودند و نميرفت بسوى سوارى مگر اينكه او را معذب ميكرد و چون اين دعائى است كه كفايت بلا ميكند عرض كردم چيست آن دعا فرمود اين دعا را خواندم . اللهم بك اساور و بك احاول و بك اجاور و بك اصول و بك انتصر و بك اموت و بك احيا اسلمت نفسى اليك و فوضت امرى اليك و لا حول و لا قوت الا بالله العلى العظيم اللهم انك خلقتنى و رزقتنى و سترتنى عن العباد بلطف ما خولتنى اغنيتنى اذا هويت رددتنى و اذا عثرت قومتنى و اذا مرضت شفيتنى و اذا دعوت اجبتنى يا سيدى ارض عنى فقد ارضيتنى ) * و عثمان بن موسى از اصحاب خود روايت كرده كه حضرت موسى بن جعفر ( ع ) نزد مهدى بود ابو يوسف نيز حضور داشت ابو يوسف بمهدى گفت كه اذن ميدهى از موسى ( ع ) سؤال بكنم از مسائلى كه چيزى از آن مسائل نزد او نباشد يعنى نداند گفت سؤال كن بحضرت موسى بن جعفر ( ع ) عرض كرد كه سؤال كنم فرمود بلى گفت چه ميفرمائيد در سايه از براى شخصى كه محرم شده باشد فرمود جايز نيست عرض كرد اگر در زمينى خيمه بزند و از زير خيمه داخل خانهء مكه معظمه شود يعنى خانه خدا كه كعبه باشد جايز است فرمود بلى عرض كرد چه فرقيست ميان اين دو تا . آن جناب فرمود آيا ضعيفه حائض نماز خود را قضا ميكند عرض كرد نه فرمود پس روزهء خود را قضا ميكند عرض كرد بلى فرمود پس چه فرق است ميان اينها عرض كرد از شارع مقدس چنين وارد شده است حضرت فرمود آن مسأله همچنين وارد شده است مهدى بابى يوسف گفت نمىبينم ترا كه بتوانى جواب دهى گفت سنگ شكننده بمن انداخت كنايه از اينكه جواب نقضى بمن داد كه ديگر نميتوانم جواب بگويم . و از على بن يقطين مروى است كه گفت جماعتى از اهل بيت حضرت موسى بن جعفر ( ع ) نزد او حاضر بودند كه به آن جناب خبر دادند بآنچه را كه موسى بن مهدى نسبت به آن جناب عزم كرده بود آن حضرت باهل بيت خود فرمود از باب مشورت كه چه مصلحت مى
50
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 50