responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 48


مخير كن ميان اقامه او با مادر اينجا و كوچ كردن بهر شهرى كه اراده كند و دوست دارد پس من گفتم يا امير المؤمنين امر ميكنى برها كردن موسى بن جعفر گفت بلى تا سه مرتبه مكرر كردم گفت بلى واى بر تو اراده دارى كه تا من نقض عهد كنم گفتم يا امير المؤمنين چيست عهد تو گفت در اين وقت من در اين محل خواب خودم بودم بناگاه شخص سياهى سر مرا گرفت كه از اشخاصى كه سياه بودند بالاتر از او نديده بودم پس نشست بر سينهء من و حلقوم مرا گرفت و گفت از روى ظلم موسى بن جعفر ( ع ) را حبس كردهء گفتم او را رها ميكنم و مىبخشم و خلعتش ميكنم پس عهد و ميثاق خداوند را از من گرفت و برخاست از روى سينهء من و نزديك بود كه جان من بيرون رود فضل بن ربيع گويد كه من از نزد هارون بيرون آمدم و خدمت موسى بن جعفر ( ع ) رسيدم و او در حبس بود و من او را ديدم كه نماز ميگذارد نشستم تا اينكه سلام نماز را گفته و سلام امير المؤمنين را باو رسانيده و او را اعلام كردم بآنچه مرا امر نموده بود در امر آن جناب و حاضر كردم آنچه را كه امر بايصال بآن جناب شده بود .
پس از آن فرمود كه اگر مأمورى بچيزى غير از اين چنان كن گفتم نه بحق جدت رسول الله كه من مأمور نيستم مگر اينكه عرض كردم فرمود مرا حاجتى باين خلعت و مركب و مال نيست زيرا كه حقوق امت در اينهاست گفتم ترا قسم بخداوند ميدهم كه اينها را رد مكن مبادا غيظ كند فرمود هر چه خواهى چنان كن .
پس من دست او را گرفته و او را از زندان بيرون آوردم و گفتم يا ابن رسول الله خبر بده مرا كه چه چيز است سبب اينكه تو باين كرامت رسيدهء ازين مرد و حق من بر تو واجبست چه من ترا مژده داده‌ام و حقتعالى اين امر را بر دست من جارى ساخته يعنى بر تو حق دارم پس بجهت آن حق بمن اين بياموز فرمود شب چهارشنبه پيغمبر را در خواب ديدم كه فرمود اى موسى تو محبوسى و مظلومى گفتم بلى يا رسول الله محبوس و مظلومم تا سه مرتبه اين مطلب را مكرر نمود و اين آيه شريفه را تلاوت كرد * ( وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّه فِتْنَةٌ لَكُمْ وَمَتاعٌ إِلى حِينٍ ) * و فرمود فردا را كه صبح ميكنى روزه بگير و پنجشنبه و جمعه را هم كه بعد از آن روز است روزه بگيرد و در وقت افطار دوازده ركعت نماز ميگذارى و در هر ركعتى بعد از حمد دوازده مرتبه سورهء * ( قُلْ هُوَ الله أَحَدٌ ) * را ميخوانى پس هر گاه چهار ركعت از آن دوازده ركعت را بجا آوردى سجده كن پس از آن بگو يا سابق الفوت و يا سامع كل صوت يا محيى العظام و هى رميم بعد الموت أسألك باسمك العظيم الاعظم ان تصلى على محمد عبدك و رسولك و على اهل بيته الطيبين و ان تعجل لى الفرج مما انا فيه ) * پس من چنين كردم ثمرش اينست كه مىبينى . و عبد اللَّه بن فضل از پدرش روايت كرده كه گفت من حاجب و دربان هارون الرشيد بودم روزى آن ملعون روى بمن آورد در حالى كه غضبناك بود و شمشيرى در دست داشت و ميگردانيد پس گفت بمن اى فضل بحق قرابتى كه من برسول خدا ( ص ) دارم كه اگر پسر

48

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 48
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست