نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 240
چشيده و با حاجات بر آورده بر ميگشتند و چون از حضور مباركش بيرون ميشدند همه خود را ذليل و منقاد ميدانستند . حضرت سيد الشهداء ( ع ) گويد كه از پدر بزرگوارم پرسش كردم از روش و طريقهء آن جناب در بيرون خانه فرمود در بيرون خانه بسخنى كه سودمند نبودى زبان نگشودى و تأليف قلوب فرمودى و مردم را از حضرت خويشتن براندى و كريم هر قوم را مكرم داشتى و او را بامارت و رياست آن قبيله باز گذاشتى و مردم را ترسانيدى از نافرمانى و خود را از ايشان نگاهداشتى و ليكن بطلاقت وجه و كرامت طبع كار كردى و اصحاب خود را از خود دلتنگ نساختى و از آنكه حاضر بودى پرسش غائب نمودى و كردار نيك را بستودى و رفتار زشت را نكوهش كردى و تقبيح فرمودى . پيوسته باعتدال پرداختى و اختلاف در امورش پيدا نشدى و هرگز از كسى غافل نشدى مبادا اينكه غافل شوند و يا آنكه از حق اعراض كنند و از حق كوتاهى نكردى و نگذشتى و كسانى كه او را از مردم منحرف نمودندى . يعنى محارستش كردندى از اينكه بر حضرتش صدمه از اذيت و يا معاشرت مردم وارد شود بهترين مردمان بودندى و افضل خلق نزد او كسى بودى كه مردم را زيادتر موعظه و نصيحت نمودى و بزرگتر در منزلت و قرب بزم حضورش آن سعادتمندى بودى كه با مردم نيكوتر مواساة كردى . حضرت سيد الشهداء ( ع ) گفت كه از پدر بزرگوارم از مجلس آن حضرت پرسش كردم فرمود در هيچ مجلسى ننشستى و بر نخواستى جز اينكه بياد خدا بودى و هيچ مكانى از امكنه را وطن قرار ندادى و مردم را از وطن قرار دادن دنيا باز داشتى و هر محفل را مزين بقدوم خود ساختى در آخر مجلس نشستى و مردم را بدين روش فرماندادى و چنان برافت رفتار نمودى كه هر يك از مجلسيان چنين پنداشتندى كه احدى مثل او در نزد حضرتش گرامىتر نيستى هر كس در مجلسش در آمدى اين قدر صبر نمودى كه خودش برخاستى و البته حاجت سائل را بر آوردى و اگر نه با روى گشاده و سخن شيرين تعطيل آن را تدارك كردى گشايش خلق عظيمش گنجايش تمام آفرينش داشتى و مردمان را از پدر مهربانتر بودى و در دين حق مردمان را بيك چشم ملاحظه فرمودى و در نظر انورش يكسان نمايش كردندى مجلس او آكنده از حلم و حيا و صدق و امانت بودى آوازها بسخن فراز نگشتى و غيب كسى شمرده نشدى و سخن لغو و بيجا در مجلس آن جناب فراز نگشتى تا اينكه شايع شود و اشتهار يابد مردمان مجلسش بتقوى گرامى بودندى و با يك ديگر بتواضع حركت كردندى بزرگ خود را حرمت داشتندى و بر كوچك خود راه مرحمت و عطوفت پيشه كردندى و صاحب حاجت را اكرام كردندى و غريب را نوازش كردندى . پس من بپدر بزرگوارم عرض كردم چگونه بود سيرت و روش آن جناب نسبت بمجلسيان خود فرمود پيوسته بطلاقت وجه و نيكى خلق موصوف بودى و با طرف مقابل بنرمى حركت
240
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 240