responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 238


نيكو تامل نكردى گمان كردى كه آن جناب را سر بينى نباشد ، ريش مباركش كوتاه و انبوه بودى دو طرف رخسارش كم گوشت و مساوى بودى و دهان مباركش بزرگ بودى و آب دهان مباركش سرد و شيرين و گوارا بودى و دندانهاى مباركش از يك ديگر بعدى داشتى يعنى چهار شانه بود و سرهاى استخوانهائى كه بيكديگر در مفاصل متصل بودى ضخيم و سطبر بودى و گردن مباركش متلألئ و درخشان بود و از نزديك گلو تا سر ناف بمويش مثل خطى كشيده بودى و ديگر در روى دو پستان و اطراف شكمش موى نداشتى و روى كرده و دو ذراع و شانه اش و اعالى سينه اش موهاى بلند داشتى و دو بند دستش بلند و كف دستش وسيع و دو دست و دو پاى مباركش بزرگ و زبر و انگشتان كشيده بودى و استخوانهاى دو ساعد دست دو ساق پاى بلند و كشيده بودى يعنى كوتاه و بلند نبودى و وسط كف دو پاى مباركش بزمين نرسيدى و پشت دو پاى مباركش چنان مساوى بود كه اگر آب بروى آن ريختى جارى شدى و زيست نكردى چون برفتار آمدى قدم مبارك را بقوت از زمين برداشتى نه مثل زنان كه پاها را آهسته برميدارند و نزديك يك ديگر بر زمين مينهند چنان گام خود را برميداشت كه گويا به پيش ميل مينمود و بنرمى و وقار راه ميرفت و ليكن چون گامهاى بزرگ برميداشت سريع المشى بود و چون راه ميرفت گويا رو بسرازير راه ميرود و چون نظر افكندى بسوى همه نظر افكندى يعنى شخصى دون شخصى را مخصوص بنگاه نفرمودى و چشم مباركش بزير افتاده و نظرش بر آسمان بودى و بيشتر نظرش بگوشهء چشم بودى و چون با كسى ملاقات كردى بسلام كردن سبقت گرفتى .
حضرت مجتبى ( ع ) گويد : كه بهند بن ابى هاله گفتم كه از تكلم كردن و سخن گفتن و منطق او وصف كن .
گفت : كه آن جناب على الاتصال غمناك و حزين بود و هميشه فكر ميكرد و راحتى از براى او نبود و در غير وقت احتياج سخن نميگفت و از ابتداى كلام تا انتها كلامش آهسته بود و بگوشه دهن سخن ميراند و چون تكلم ميفرمود سخنهاى جامع ميگفت كه نه زياده از مقصود و نه كوتاه از مقصود بود و بنرمى سخن ميگفت نه زبرى و درشتى و نه اينكه خوار و پست شمارد مخاطب خود را و بطرز اهانت كردن با او سخن گويد و هميشه نعمت را بزرگ شمردى و اگر غذائى يا مشروبى خوب نبود نه مذمت ميكرد و نه مدح مينمود و دنيا و چيزهاى دنيوى هرگز او را بغضب در نياوردى و از زيادتى حسن خلق رفتار آن بزرگوار با اصحاب خود حق بود كه چون در گرفتن حقى او را با كسى خصومتى بظهور ميرسيد احدى بر آن اطلاع نمىيافت و چيزى از غضب او بظهور نميرسيد تا اينكه مردم آن جناب را در اخذ آن حق يارى كردند و چون اشاره ميفرمود با كف دست اشاره مينمود و چون از چيزى تعجب مينمود دست مباركش را گردش ميداد و چون گفتگو ميكرد و حديثى بيان مينمود على الاتصال گودى كف دست راست را بباطن ابهام دست چپ ميگذاشت

238

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 238
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست