نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 232
نزاع كند يا اينكه بعلماء و دانشوران افتخار و مباهات كند يا اينكه مردم روى باو آورند پس او در آتش خواهد بود . آن جناب فرمود راست فرموده جد من آيا ميدانى سفهاء كيانند عرض كردم نه يا ابن رسول الله فرمود ايشان قصه ءكننده هاى مخالفان باشند يعنى تابعان مخالفان ما باشند پس معنى چنين مىشود كه با علماى عامه مجادله نكنيد كه باعث آن شود كه شما را نسبت به رفض دهند و آزار كنند و يا اينكه شما را بفريبند و در گمراهى افكنند و فرمود آيا ميدانى علماء كيانند . عرض كردم كيانند يا ابن رسول الله فرمود ايشان علماء آل محمدند كه حقتعالى اطاعت ايشان را بر خلق لازم گردانيده و محبت ايشان را بر همه كس متحتم فرموده پس از آن فرمود آيا ميدانى معنى اينكه مردم روى بجانب او آورند چيست . عرض كردم نه فرمود بخدا قسم كه مقصود كسانى باشند كه بغير حق ادعاى امامت بكنند پس آنها در آتش جهنم باشند ! از حسين بن خالد مروى است گفت از حضرت رضا ( ع ) پرسيدم كه مردى وصيت كرده است كه يك جزء از مال او را بمصرفى برسانند در اين صورت تكليف چيست حضرت فرمود هفت يك ثلث مال او را بآن مصرف برسانند . داود بن محمد هندى از بعضى اصحاب ما رضوان الله عليهم روايت كرده است كه ابن ابى سعيد مكارى بر حضرت رضا ( ع ) وارد شد و بآن جناب عرض كرد كه خداوند قدر و منزلت ترا بمكانى رسانيده كه ادعائى ميكنى كه پدرت ادعا كرد حضرت فرمود ترا چه افتاده خداوند چراغ عمرت را خاموش كند و فقر در خانهء تو داخل كند آيا نميدانى كه حقتعالى بعمران وحى فرمود كه من ترا فرزندى پسر عطا كنم بعد مريم را باو عطا فرمود و عيسى را بمريم عطا فرمود و مريم از عيسى بود و عيسى از مريم بود و عيسى و مريم هر دو يك نفس باشند و من از پدر بزرگوارم باشم و پدرم از من است و من و پدرم هر دو يك چيز باشيم . پس ابن ابى سعيد عرض كرد كه از تو مسأله مىپرسم فرمود گمان ندارم قبول كنى جواب آن را چه تو از رعيت و شيعهء من نيستى و لكن سؤال كن . عرض كرد مردى هنگام مردن چنين وصيت كرد كه هر بندهء قديمى كه براى من است در راه خدا آزاد باشند بعد از مردن آن مرد كدام صنف از بنده هاى او آزاد مىشود حضرت فرمود بلى خداوند در كلام معجزه نظام خود فرموده * ( حَتَّى عادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ ) * و مراد از قديم از شش ماه و بالاتر باشد . پس هر كدام از بنده هاى او از شش ماه و بالاتر باو انتقال يافته قديم است و آزاد است . راوى گويد كه آن مرد از خدمت حضرت بيرون آمد و بفقر و احتياج مبتلا شد تا مرد و حال
232
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 232