responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 19


بعد از من و فرمود بمن كه وارد شو بر او و تهنيت بگو او را باين مطلب و اعلام كن من ترا امر باين عمل كردم گفت .
كه من داخلشدم بر او و او را تهنيت گفتم و باو عرض كردم كه پدر بزرگوارت مرا امر فرموده باين مطلب پس از آن منصور اين معنى را انكار نموده اموالى كه در دست او بوده اخذ نموده و بر روى اموال افتاد نص ديگر از داود بن كثير مرويست كه گفت بحضرت صادق ( ع ) عرض كردم قربان وجودت مرگ من پيش از تو باد اگر واقعهء اتفاق بيفتد امام ما كيست فرمود فرزند من موسى ( ع ) پس چون كه آن جناب وفات نمود قسم بخداوند كه من هرگز بقدر چشم بهمزدنى در امر موسى هرگز شك نكردم پس بقدر سى سال مكث كردم و آمدم نزد ابا الحسن موسى ( ع ) و عرض كردم فداى وجودت اگر واقعهء اتفاق افتد كيست امام فرمود على ( ع ) فرزند من پس چون آن جناب وفات نمود قسم بذات خداوند كه هرگز بقدر چشم همزدنى در حق على بن موسى شك نكردم و از داود مرويست كه گفت به ابى ابراهيم موسى بن جعفر عرض كردم قربانت شوم سن من زياد شده است حديث كن از براى من كه كيست امام بعد از تو داود گويد كه آن جناب اشاره كرد بحضرت ابى الحسن الرضا ( ع ) و فرمود اين صاحب شما است بعد از من و نيز بطريق ديگر از داود رقى منقولست كه گفت :
بابى ابراهيم عرض كردم پدرم فداى تو باد من پير شده‌ام و ميترسم حادثه روى دهد و ملاقات نكنم ترا پس خبر بده مرا كه كيست امام بعد از تو آن جناب فرمود فرزند دلبندم على ( ع ) نص ديگر از يزيد بن سليط الزيدى منقولست كه گفت ما ملاقات كرديم ابا عبد الله حضرت صادق ( ع ) را در راه مكه و ما جماعتى بوديم پس من باو عرض كردم پدر و مادرم فداى تو باد چه شمائيد ائمه مطهرين ( ع ) و ليكن كسى را از مرگ چاره نيست پس حديث كن از براى من چيزى را كه بجانشين خود بگويم يعنى اولاد خود آن جناب فرمود بمن بلى اينها فرزندان من هستند و اين سيد ايشانست و اشارهء كرد بپسر خود موسى ( ع ) و در او هست علم و حلم و حكم و فهم و سخاوت و معرفت بآنچه مردم احتياج داشته باشند در آنچه اختلاف كنند در امر دين خود و در او است حسن خلق و نيكى همسايگى و يا بخشش و او درى است از درهاى حقتعالى و در او صفتى ديگر است . بهترين همهء اين صفات پس پدر من باو عرض كرد پدر و مادرم فداى تو چيست آن صفت فرمود حقتعالى از صلب او بيرون بياورد پناه اين امت را و فريادرس آنها را و علم و نور و فهم و حكم اين امت را و بهتر مولودى و بهتر ظاهرشونده ايست كه نگاه دارد و محفوظ كند بسبب او خونها را و اصلاح كند بسبب او امور متفرقه را و نزديك كند بسبب او پراكنده را و فراهم آورد بسبب او شكافته را و بپوشاند بسبب او برهنه را و سير كند بسبب او گرسنه را و ايمن كند بسبب او ترسان را و فرو فرستد بسبب او باران را و مشورت كنند با او بندگان خدا بهتر پسريست و بهتر جوانى است

19

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 19
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست