responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 18


جناب بر زمين واقع شد در حالى كه دو دست خود را بروى زمين نهاده بود و سر خود را رو بآسمان بلند كرده بود و حركت ميداد دو لب خود را گويا تكلم ميكرد پس داخل شد بر من پدر بزرگوارش موسى بن جعفر ( ع ) و فرمود بمن كه اى نجمه گوارا باد از براى تو كرامت پروردگار تو پس من آن طفل را در خرقه سفيدى پيچيده بدست آن حضرت دادم پس در گوش راست او اذان گفت :
و در گوش چپش اقامه و آب فرات خواست پس آن آب را در كام او ريخت و آن طفل را رد كرد بمن و فرمود او را بگير كه اين است بقية لله در زمين او باب چهارم ( در ذكر نصوصى كه از ابى الحسن موسى بن جعفر ( ع ) وارد شده است بر امامت و وصايت فرزند دلبندش على بن موسى الرضا ( ع ) مشتمل بر بيست و دو خبر منصوص از محمد بن اسماعيل بن فضل الهاشمى مرويست كه گفت :
داخلشدم بر ابى الحسن موسى بن جعفر ( ع ) در حالى كه شكايت ميكرد شكايت سختى من باو عرض كردم كه اگر خدا نكرده ديگر چشم بآن جمال عديم المثال تو روشن نباشد و حال آنكه از خدا نميخواهيم كه اين واقعه را بما بنمايد و مولاى ما و امام ما كيست فرمود فرزند من على كتاب او كتاب من است و او وصى و جانشين من است بعد از من نص ديگر از على بن يقطين مرويست كه گفت من نزد ابى الحسن موسى بن جعفر ( ع ) بودم و فرزندم دلبند او على ( ع ) حضور داشت فرمود اى على بن يقطين اين فرزند من سيد اولاد من است و من كنيت خود را باو بخشيدم على بن يقطين گويد كه چون اين خبر بهشام يعنى ابن سالم دادم دست خود را بر پيشانيش زد و گفت :
إنا للَّه بخدا قسم خبر مرگ خود را بتو داده است و از حسين بن جعفر بن نعيم صحاف مرويست كه گفت :
من و هشام بن حكم و على بن يقطين در بغداد بوديم على بن يقطين گفت كه من در نزد عبد صالح موسى بن جعفر ( ع ) نشسته بودم پس داخلشد بر او فرزند دلبندش حضرت رضا ( ع ) فرمود اى على بن يقطين اين سيد اولاد من است و من كينه خود را باو بخشيدم پس هشام گفت كه من خبر ميدهم ترا قسم بخداوند كه بعد از آن جناب امر با حضرت رضا ( ع ) است نص ديگر از على بن يقطين مرويست كه گفت حضرت موسى بن جعفر ( ع ) ابتدا بسخن كرد و فرمود اين فقيه ترين اولاد من است و بدست مبارك اشاره بحضرت رضا ( ع ) كرد و فرمود كه كنيت خود را باو بخشيدم نص ديگر از غنام بن قاسم مرويست كه گفت منصور بن يونس بمن گفت كه روزى بر ابى الحسن موسى بن جعفر ( ع ) وارد شدم فرمود بمن اى منصور آيا نميدانى چه چيز حديث ميكنم امروز عرض كردم نه فرمود براستى و درستى فرزند خود على را وصى خود گردانيدم و بدست خود اشاره كرد بحضرت رضا ( ع ) و فرمود كه كنيه خود را باو بخشيدم و او خليفه است

18

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 18
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست