responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 188


پس آن هنگام كه ديدند باغ را سياه شده است و سوخته است گفتند كه ما برادران باغ را گم كرده‌ايم چه ديروز باغ ما معمور و آباد بود و انواع ميوه در آن بود چون درست تأمل كردند بنشانهاى در و ديوار بدانستند كه باغ ايشان است و گفتند كه ما راه را گم نكرده‌ايم * ( بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ) * بلكه بجهت منع فقرا از ميوه آن باغ محروميم و بىبهره شديم بهترين آن پسران گفت كه من بشما نگفتم هنگامى كه اين عزيمت خبيث كرديد و فقرا را از آن منع كرديد چرا خدا را ببزرگى ياد نميكنيد و از خدا نترسيديد شما از من نشنيديد و كرديد آنچه كرديد * ( قالُوا سُبْحانَ رَبِّنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ ) * گفتند منزه است پروردگار ما و ما در حق خود ستم كرديم و بعد از وقوع بليه بر عمل گذشته نادم شدند و از روى نياز بدرگاه خالق بينياز عرض حاجت كردند * ( قالُوا يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا طاغِينَ عَسى رَبُّنا أَنْ يُبْدِلَنا خَيْراً مِنْها إِنَّا إِلى رَبِّنا راغِبُونَ ) * گفتند واى بر ما بدرستى كه ما در گنهكارى از حد بر گذشتيم شايد پروردگار ما بر ما ترحم فرمايد و توبهء ما را قبول فرمايد و باغى بهتر از اين باغ بما بدل از اين عطا فرمايد و ما بسوى پروردگار خود باز گشت كرديم و از عمل گذشته توبه كرديم حقتعالى بلطف عميم خود توبهء ايشان را قبول فرمود و باغى مشتمل بر كثرت ميوه و درخت بايشان عطا فرمود كه هر خوشهء انگور آن بار شترى بود و نام آن باغ حيوان بود .
القصه حضرت امير المؤمنين ( ع ) فرمود كه روز چهارشنبه بود كه حقتعالى پشه را بر نمرود مسلط گردانيد و روز چهارشنبه بود كه فرعون موسى را طلب نمود تا او را بقتل برساند و روز چهارشنبه بود كه حقتعالى خراب كرد سقف خانه هاى كسانى كه ايذا و آزار انبياء ميكردند پيش از اهل مكه بر روى ايشان و روز چهارشنبه بود كه فرعون امر كرد اطفال بنى اسرائيل را گردن بزنند و روز چهارشنبه بود كه بيت المقدس را خراب كردند و روز چهارشنبه بود كه مسجد سليمان بن داود ( ع ) را در اصطخر كه يكى از شهرهاى فارس است سوزانيدند و روز چهارشنبه بود كه يحيى بن زكريا ( ع ) را كشتند و روز چهار شنبه بود كه اول عذاب بر قوم فرعون نمايان شد و آنها را فرو گرفت و روز چهارشنبه بود كه زمين قارون را فرو گرفت و روز چهارشنبه بود كه ايوب مبتلا برفتن مال و اولاد شد و روز چهارشنبه بود كه يوسف داخل زندان شد و روز چهارشنبه بود كه خداوند فرموده * ( أَنَّا دَمَّرْناهُمْ وَقَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ ) * ما هلاك گردانيديم در غار آن نه نفر از اشراف و اكابر قوم صالح كه خواستند صالح پيغمبر را بكشند و هلاك گردانيديم قوم آنها را جميعا بصيحهء جبرئيل و روز چهارشنبه بود كه ناقهء صالح را پى كردند و روز چهارشنبه بود كه بر قوم لوط سنگ از گل محكم شده باريدن گرفت و روز چهارشنبه بود كه پيغمبر ما محمد مصطفى ( ص ) محزون و غمين شد و دندان رباعى مباركش را شكستند و روز چهارشنبه بود كه عمالقه تابوت را از بنى اسرائيل گرفتند

188

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 188
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست