نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 176
از جهت تلذذ از ميوه هاى گوناگون و نباتات ناضره مر ايشان را است در بهشت آنچه بخواهند و آرزو كنند در نزد پروردگار خود يعنى قرب رتبه دارند در درگاه اله و آنچه مذكور شد از اصناف كرامت اهل بهشت فضل بزرگ و نعمت بيشمار است كه در جنب آن نعمت فانى دنيا بغايت حقير و بىاعتبار است و آن ثواب عظيم آنست كه مژده ميدهد خداوند بندگان خود را كه ايمان آوردهاند و عملهاى شايسته كردهاند و بعد از اين آيهء به پيغمبر ميفرمايد كه اهل ايمان را مخاطب ساخته و بآنها بفرما كه * ( لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْه أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى ) * پس اين آيه شريفه تفسير و بيان آيهء قبل است يعنى مقصود از ايمان و كردار شايسته مودت بخويشان نزديك حضرت رسالت است پس از آن آن جناب فرمود كه پدر بزرگوارم از جد امجدم از پدران خود از حسين بن على ( ع ) از براى من روايت كرده است كه آن جناب فرمود كه چون جماعت مهاجر و انصار در نزد رسول مختار اجتماع يافتند عرض كردند يا رسول الله ترا مؤنة لازم است از جهت نفقه خود و مخارج مترددين و كسانى كه نزد تو آمد و شد كنند و اينك اموال و جانهاى ما از آن تست پس حكم فرما در آنها كه در آن نيكو كردار و ما جورى و آنچه خواهى عطا فرما و بخشش نما و آنچه خواهى نگاهدار آن جناب گويد كه در آن دم رب العالمين روح الامين را فرو فرستاد و آن پيك حضرت پروردگار برسول مختار عرض كرد كه اى محمد بگو * ( لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْه أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى ) * يعنى از شما نخواهم بر تبليغ رسالت مزدى را مگر آنكه دوستى كنيد و نرنجانيد خويشان نزديك مرا بعد از من پس مهاجرين و انصار از نزد آن جناب بيرون شدند و منافقان با يك ديگر اين سخن را آغاز نمودند كه چيزى رسول خداوند بىنياز را وانداشت بر واگذاشتن خواستهاى ما از مال و جان مگر آنكه خواست ما را ترغيب و تحريص كند بر دوستى اقربا و خويشان خود بعد از وفات او و اين پايهء نداشت و در مجلس افترا بخداوند بسته و چون اين سخن از ايشان سخن بسيار بزرگى بود در آن وقت حقتعالى اين آيهء شريفه را نازل فرمود * ( أَمْ يَقُولُونَ افْتَرى عَلَى الله كَذِباً ) * و اين آيه را نيز نازل فرمود * ( أَمْ يَقُولُونَ افْتَراه قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُه فَلا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ الله شَيْئاً هُوَ أَعْلَمُ بِما تُفِيضُونَ فِيه كَفى بِه شَهِيداً بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ) * بلكه ميگويند محمد بر بسته است قرآن را بر خدا يعنى آن را از نزد خود گفته است و بر خدا نسبت داده است بگو اى محمد ( ص ) مر ايشان را كه اگر بر يافتهام قرآن را بر فرض محال پس آن معصيتى باشد در غايت عظمت كه مستلزم انواع عذاب باشد چون آن عقوبت بمن نازل گردد پس شما مالك نميتوانيد شد و قادر نخواهيد بود براى من از عذاب خدا چيزى را پس در وعيد ايشان ميفرمايد كه خدا داناتر است بآنچه شروع ميكنيد در آن از قدح و طعن در آيات قرآن و اسناد سحر و افترا بر آن و كافى است خدا در گواه بودن
176
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 176