responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 124


* ( فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ ) * كه در چه امرى نازل شد حضرت فرمود اى سليمان شب قدر شبى است كه هر چه در آن سال تا سال ديگر واقع شود از زندگى و خوبى و بدى و روزى حقتعالى آنها را در آن شب مقدر ميكند پس آنچه در آن شب مقدر فرمود حتمى است سليمان عرض كرد فدايت شوم الان فهميدم زياده از اين بيان فرما حضرت فرمود اى سليمان پارهء از امور هست كه نزد حقتعالى است و بس آنچه ميخواهد مؤخر ميدارد اى سليمان عيسى ( ع ) فرمود علم دو علم است علمى است كه حقتعالى آن را تعليم ملائكه و پيغمبران خود فرموده پس آنچه تعليم پيغمبران و ملائكه نموده هميشه بحال خود خواهد بود و حقتعالى خود و ملائكه و پيغمبران خود را تكذيب نخواهد كرد و علمى است كه نزد حقتعالى مخزون است و پوشيده و نهان است كه احدى از خلق خود را بآن اطلاع ندهد و هر چه خواهد اثبات ميكند سليمان بمأمون گفت يا امير المؤمنين بعد از اين روز ديگر بدا را منكر نشوم و آن را دروغ و كذب نپندارم ان شاء الله تعالى مأمون گفت اى سليمان آنچه از براى تو ظاهر شده و ميدانى از ابى الحسن سؤال كن و ليكن تعدى از راه انصاف نكن و براستى و درستى استماع كن سليمان عرض كرد اى سيد من سؤال كنم حضرت فرمود سؤال كن از آنچه بر تو ظاهر شده است عرض كرد چه ميفرمائى در حق كسى كه اراده را اسم و صفت قرار دهد مثل حى و سميع و بصير و قدير حضرت فرمود كه فرق دارند زيرا كه شما ميگوئيد اشياء حادث شوند و مختلف شوند بجهت اينكه مشيت و ارادهء خدا بآن تعلق گرفته است و خداوند خواسته است و اراده كرده است و نميگويند كه اشياء حادث شوند و مختلف گردند بجهت اينكه خدا سميع و بصير است پس اين دليل است بر اينكه اراده با اين صفات مساوى نيستند سليمان عرض كرد كه خداوند هميشه مريد بود حضرت فرمود پس ارادهء او غير او است عرض كرد بلى حضرت فرمود پس تو ثابت كردى از براى او چيزى را كه غير او است هميشه با اوست سليمان عرض كرد كه من اين را ثابت نكرده‌ام از براى او حضرت فرمود آيا اراده حادث است يا قديم سليمان عرض كرد كه اراده حادث نيست مأمون باو صيحهء زد و گفت اى سليمان آيا با مثل چنين كسى منازعه و مكابره ميكنند چرا انصاف پيشه نميكنى آيا نمىبينى اهل نظر در اطراف تو نشسته‌اند پس از آن رو كرد بحضرت و عرض كرد با او سخن بگو او متكلم خراسان است حضرت مسأله را اعاده كرد و فرمود اى سليمان اراده حادث است زيرا كه چيزى كه حادث نيست ازلى است سليمان عرض كرد كه اراده او از اوست چنانچه سمع و بصر و علم او از او است حضرت فرمود پس تو ميگوئى ارادهء او نفس او است عرض كرد نه فرمود پس مريد مثل سميع

124

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 124
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست