responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 122


عمران گفت حمد خدا را كه شرافت داد مرا بسبب شما يا امير المؤمنين پس از آن مأمون باو گفت اى عمران اين سليمان مروزى متكلم خراسان يگانه است در گفتگو و فكر و حال اينكه منكر است بدارا « مترجم گويد » كه بدا در لغت بمعنى ظهور است قال الله تعالى * ( وَبَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا ) * و گاهى استعمال مىشود در علم بعد از جهل و اين معنى نسبت بخداوند محالست و گاهى اراده مىشود بدا نسبت بخداوند عالم كه خلق كند چيزى را پس از آن معدوم كند آن را و غير آن چيز خلق كند يا اينكه امر كند بچيزى پس از آن نهى كند از آن يا اينكه امر كند بآن يا اينكه قبله را تغيير دهد پس كسى كه اقرار كند از براى خداوند كه . له ان يفعل ما يشاء و يؤخر و ما يشاء و يخلق مكانه ما يشاء و يقدم ما يشاء و يؤخر ما يشاء آن كس اقرار كرده است ببدا و اين معنى را مصنف در كتاب توحيد ذكر كرده است و گفته است كه اين رد بر يهود است چه آنها قائلند باينكه حقتعالى از امر فارغ شده است و ما گوئيم كه حقتعالى كل يوم في شان زنده ميكند و ميميراند و آنچه خواهد ميكند و ديگر گفتگوها باشد در بدا مثل آنكه تخصيص داده‌اند بعضى بدا را بامر تكوينى و امر تكليفى را بيرون كرده‌اند از بدا پس نسخ نزد ايشان بدا نباشد و اين گونه سخنان و تحقيق مطلب را مقام ديگر است .
پس چون كه عمران گفت بمأمون كه سليمان منكر است بدا را مأمون باو گفت چرا مناظره و گفتگو نميكنى با او عمران گفت كه اين امر موكول باو است يعنى اگر خواهد محاجه كند من حرف ندارم در اين اثنا حضرت رضا ( ع ) وارد شد و فرمود در چه مطلب گفتگو ميكرديد .
عمران عرض كرد يا ابن رسول الله اين سليمان مروزى است سليمان بعمران گفت آيا راضى شدى بابى الحسن و گفتهء او به بدا عمران گفت بلى راضى شده‌ام بقول ببدا از حضرت ابى الحسن چه او از براى من دليلى آورده كه ميتوانم بآن دليل محاجه كنم با امثال و اقران خود در اهل نظر مأمون عرضكرد يا ابا الحسن چه ميگوئى در اين مسأله كه اين دو نفر گفتگو ميكردند در آن حضرت فرمود اى سليمان چرا منكر شدى بدارا و حال آنكه حقتعالى ميفرمايد .
* ( أَ وَلا يَذْكُرُ الإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناه مِنْ قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئاً ) * و ميفرمايد * ( وَبَدَأَ خَلْقَ - الإِنْسانِ مِنْ طِينٍ ) * و ميفرمايد * ( وَآخَرُونَ مُرْجَوْنَ لأَمْرِ الله إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَإِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ ) * و ميفرمايد * ( وَما يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَلا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِه إِلَّا فِي كِتابٍ ) * و تمام اين آيات دلالت كند بر بدا سليمان عرضكرد آيا روايت از پدران خود در بدا دارى حضرت فرمود بلى از پدرم روايت ميكنم كه او از حضرت صادق ( ع ) روايت كرده

122

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 122
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست