responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 121


باب سيزدهم « در ذكر مجلس آن حضرت با سليمان مروزى متكلم خراسان در توحيد در نزد مأمون » از حسن بن محمد النوفلى مروى است كه ميگفت سليمان مروزى متكلم خراسان بر مأمون وارد شد مأمون او را اكرام نموده باو صله عطا كرد .
پس از آن باو گفت كه پسر عم من على بن موسى از حجاز آمده و بر من وارد شده است و دوست دارد گفتگو كردن با اصحاب كلام را و تو در روز ترويه نزد ما بيا و با او مناظره كن .
سليمان عرض كرد يا امير المؤمنين ناخوش دارم كه در مجلس تو از او سؤال كنم و حال اينكه جماعتى از بنى هاشم حاضر باشند و چون با من تكلم كند در سخنورى كوتاهى كند و نزد قوم خود خوار شود و جايز نباشد كه با او بسخن بنهايت رسد مأمون گفت كه من ترا بر اين عمل واداشتم بجهت قوت تو در سخنورى و مقصودى ندارم بغير از اينكه لا اقل از يك دليل او برآورد كنى و سخن او را قطع كنى .
سليمان عرض كرد يا امير المؤمنين اگر اين مطلب ترا كفايت كند من و او را در يك جا حاضر كن و اگر بر من مذمتى وارد آيد تو مرا واگذار با مذمت خود يعنى او نتواند بر من غالب آيد .
پس از آن مأمون فرستاد نزد حضرت و عرض كرد كه مردى از اهل مرو بر من وارد شده و او يگانه خراسان است در گفتگو كردن پس اگر آسان است بر تو كه بر خود مشقت و زحمت قرار دهى در آمدن نزد ما اطلاع بده ما را نوفلى گويد كه حضرت برخاست از براى وضو و بما فرمود كه شما پيش برويد و عمران صابى با ما بود رفتيم درب خانه مأمون ياسر و خالد دو نفر غلام او بودند دست مرا گرفتند و مرا وارد بر مأمون نمودند چون سلام كردم گفت كجا است برادر من أبو الحسن خداوند او را باقى بدارد گفتم عقب ماند كه جامه هاى خود را بپوشد و ما را امر كرد پيش از او نزد تو آئيم پس از آن من بمأمون گفتم .
يا امير المؤمنين عمران غلام تو با من بود و الآن بر در خانه واقف است مأمون گفت عمران كيست گفتم عمران صابى كه بر دست تو اسلام اختيار كرد فرمان داد تا داخل شود پس چون وارد شد مأمون باو مرحبا گفت پس از آن گفت اى عمران نمردى تا اينكه از بنى هاشم شدى .

121

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 121
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست