responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 108


بود و ديدم سوارشوندهء شتر را كه روشنائى او گفتند بلى شعيا ( ع ) مثل روشنائى ماه بود چنين گفته است . فرمود اى نصرانى آيا ميدانى قول عيسى ( ع ) را در انجيل كه من بسوى پروردگار شما و پروردگار خود خواهم رفت و فارقليطا يعنى محمد ( ص ) مىآيد و اوست كسى كه گواهى دهد بر من بحق چنانچه من از براى او گواهى دادم و او است كسى كه تفسير كند از براى شما هر چيزى را و او است كه ظاهر كند فضيحتها و رسوائيهاى امتها را و او است كسى كه مىشكند ستون كفر را پس جاثليق عرض كرد ذكر نفرمودى چيزى را در انجيل مگر آنكه ما اقرار و اعتراف ميكنيم بآن آن جناب فرمود آيا مييابى اين مذكورات را در انجيل عرض كرد بلى فرمود اى جاثليق آيا خبر نميدهى مرا از انجيل اول هنگامى كه او را مفقود نموديد نزد چه كس يافتيد آن را و كيست آن كسى كه اين انجيل را از براى شما ساخت .
عرض كرد ما مفقود نكرديم انجيل را مگر يك روز و بعد از يك روز يافتيم انجيل را و ليكن اين انجيل تازه بود و نو درست شده بود و يوحنا و متى اين انجيل را بيرون دادند از براى ما حضرت رضا ( ع ) فرمود چقدر كم است معرفت تو بسر انجيل و علماى انجيل پس اگر چنان باشد كه تو گمان دارى چرا اختلاف كرديد در انجيل و اختلاف در اين انجيل واقع شد كه امروز در دست شما است پس اگر اين بر عهد اول باقى بود و انجيل اول بود در آن اختلافى ظاهر نميشد و ليكن من اين سر را از براى تو ميگويم بدان كه چون انجيل اول مفقود شد نصارى اجتماع كردند بسوى علماء خود و گفتند كه عيسى بن مريم ( ع ) كشته شد و ما انجيل را مفقود نموديم و گم كرديم و شما علماء ما هستيد پس چه كنيم و نزد شما چقدر است از اين انجيل الوقا و مرقابوس گفتند كه انجيل در سينه ما نقش است و ميدانيم آن را بيرون مىدهيم سفر سفر آن را در حق هر كس كه نازل شده بود از براى شما تا اين كه تمام آن جمع شود .
پس الوقا و مرقابوس و يوحنا و متى نشستند و اين انجيل را از براى شما ساختند بعد از اين كه انجيل اول از نظر شما مفقود شده بود و اين چهار نفر شاگردهاى عالمان پيشينيان بودند من اين واقعه را بتو اعلام نمودم جاثليق عرض كرد كه من اين قضيه را مطلع نبودم و الآن به آن دانا شدم و بر من ظاهر شد زيادتى علم تو بانجيل و چيزهاى چند از آن چه ميدانى شنيدم و قلب من گواهى ميدهد بر حقيقت آن و طلب مىكنم زيادتى و بسيارى فهم را حضرت فرمود شهادت اينها نزد تو چگونه است عرض كرد جائز و مسموح است اينها علماء انجيل هستند و هر چه شهادت دهند حق است پس حضرت رضا ( ع ) بمأمون و و حضار از اهل بيت خود و غير ايشان فرمود گواه و شاهد باشيد بر او عرض كردند گواه هستيم .

108

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 108
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست