responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 371


و نمىفهميد . گل سرشت او است ، و استخوانها در تنش چون درخت است در زمين ، و موى تنش بمنزله گياه است در زمين ، و عصب در بدنش مانند پوست است در شجر ، و خون در بدنش مانند آب است در زمين ، زمين را قوامى نيست جز با آب ، و تن را قوامى نيست جز با خون ، و مغز چربى و كف خونست .
انسان اين چنين آفريده شده براى كار دنيا و كار آخرت ، و چون خدا ميان اين دو فراهم آورده زندگى او در زمين است ، زيرا از يك مقام آسمانى بدنيا فرود آمده ، و چون خدا ميان اين دو جدائى افكند اين جدائى مرگ است ، و آنچه از آخرتست بآسمان گرايد پس زندگى در زمين است ، و دوران مرگ در آسمان ، و اين براى آنست كه ميان جان و تن جدائى افتد ، و جان و روشنى بقدرت نخست برگردد ، و تن بماند ، زيرا كه از مقام دنيا است ، و همانا كه تن در اين دنيا تباه شود براى اينكه باد آب را بخشكاند ، و خاك خشك گردد و نرم گردد و بپوسد ، و هر كدام بعنصر نخست خود برگردند ، و جان با دمزدن بجنبد و دمزدن از باد خيزد ، دمزدن مؤمن از نوريست كه خردش تأييد كند ، و دمزدن كافر از آتشى است كه نكراء و شيطنتش تأييد كند . اين از صورت آتش خود باشد و آن از صورت نور خود ، و مرگ رحمتى است از خدا براى بندهء مؤمنش و نقمت و عذابى است بر كافر .
براى خدا دو گونه كيفر است يكى از روح ، و ديگر تسلط مردم بر يك ديگر آنچه از طرف روح است بيمارى و نداريست ، و آنچه از تسلط است نقمت است ، و اينست معنى قول خدا عز و جل ( 129 - الانعام )

371

نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 371
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست