نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 366
انفاق كند و خرج كند ، و بدرگاه خدا رو كند كه پروردگارا بمن روزى بده . خدا ميفرمايد آيا روزى فراوان بتو ندادم چرا ميانه روى نكردى در باره آن چنانچه بتو فرمودم ، و چرا اسراف كردى با اينكه آن را بر تو غدقن كردم ، و مردى كه در قطع رحم دعا كند . سپس خدا به پيغمبرش ( ص ) آموخت كه چگونه انفاق كند ، و اين براى آن بود كه يك اوقيه طلا داشت و نخواست كه شب در نزد او بماند و همه آن را صدقه داد ، و بامدادان چيزى نداشت و يك سائلى نزد او آمد و چيزى نداشت باو بدهد ، و سائل او را سرزنش كرد و آن حضرت غمنده شد كه چيزى ندارد باو بدهد ، و مهربان و دلسوز بود خدا به پيغمبرش ادب آموخت و باو دستور داد و فرمود ( 31 - الاسراء ) دست خود را مبند و آن را بر مگشا تا سرزنش شده و افسوس خور بنشينى - ميفرمايد : بسا كه مردمى از تو چيزى بخواهند و تو را معذور ندارند و اگر هر چه دارى بديگران بدهى بزيان مالى دچار شوى . اينها احاديث رسول خدا ( ص ) است كه قرآن را تصديق دارند ، و قرآن را هم همه اهل آن كه مؤمنند درست دانند . ابو بكر هنگام مرگش چون باو گفتند وصيت كن گفت بيك پنجم مال خود وصيت كنم و يك پنجم هم بسيار است . و راستى كه خداوند بخمس راضى شده او بيك پنجم وصيت كرد با اينكه خدا عز و جل تا يك سوم را هم هنگام مرگ در اختيارش گذاشته بود ، و اگر ميدانست كه وصيت بثلث برايش بهتر بود بدان وصيت كرده بود . سپس پس از پيغمبر كسى كه فضل و زهدش را شما ميدانيد سلمان و ابو ذر هستند اما سلمان چون عطاى
366
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 366