نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 238
بود ، و چون لب بسخن ميگشود بر همه گويندهها چيره بود ، نزار و لاغراندام بود و بهنگام نبرد شيرى درنده مينمود ، چون با دانشمندان انجمن داشت بشنيدن شيفته تر بود تا گفتن ، بهنگام ضرورت سخن سكوت خود را ميشكست ، شيوه داشت كه نگويد آنچه را نميكند و بكند آنچه را نگويد ، چون در برابر دو كار قرار ميگرفت كه نميدانست كدام خدا پسندتر است آن را در نظر ميگرفت كه پسند نفسش نبود ، هيچ كس را بكارى كه ميتوان از آن عذرى آورد سرزنش نميكرد . 14 - هر كه پيوسته بمسجد رود يكى از هشت فائده برد - آيه محكمه ، دوستى دريافته ، دانشى تازه ، رحمتى مورد انتظار ، سخنى كه راه راستش كشد يا از هلاكتش رهاند ، ترك گناهان از شرم مردم ، و ترس خدا . 15 - پسرى او را روزى شد و قريش بمبارك بادش آمدند و گفتند : اين پهلوان بر تو مبارك باد . فرمود : اين چه گفتاريست شايد پهلوان نباشد ، جابر گفت يا بن رسول الله چه بگوئيم ؟ فرمود : چون خداوند بشما پسرى داد و براى مباركباد او رفتيد بگوئيد : شكر بخشنده را باش ، آنچه بتو بخشيده شده مبارك است خدايش بدوران جوانى رساند ، و نيكى كردنش را بتو روزى كند . 16 - از مروتش پرسيدند در پاسخ فرمود : دريغ بر دين ، و اصلاح مال ، و قيام بحقوق است . 17 - راستى پرديدترين ديدهها آنست كه در خير نفوذ كند ، و شنواترين گوشها آنكه يادآورى را بشنود و از آن سود برد ، سالمترين دلها آنست كه از شبههها پاك باشد .
238
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 238