نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 236
معاويه گفت يا ابا محمد از شب قدر بما خبر بده فرمود : آرى از اين گونه بپرس . آرى خداوند از آسمان هفت آفريده و از زمين هفت و جن از هفت و انس از هفت ، و بايد شب قدر را از شب بيست و سوم تا شب بيست و هفتم جست ، و سپس بر خاست ( ع ) . آنچه در اين معانى بلفظ مختصر از آن حضرت روايت شده 1 - هيچ مردمى با هم مشورت نكنند جز اينكه بدرستى رهبرى شوند . 2 - پستى و ناكسى اينست كه شكر نعمت نكنى . 3 - بيكى از فرزندانش فرمود اى پسر جانم با احدى برادرى مكن تا بدانى كجاها ميرود و كجاها مىآيد ، و چه ريشه اى دارد ، و چون خوب از حالش آگاه شدى و معاشرتش را پسنديدى با او برادرى كن بشرط اينكه از لغزش گذشت باشد و در تنگى مواسات باشد . 4 - چون پيروز در طلب مكوش و چون تسليم شده بقدر اعتماد مكن ، براستى طلب فزونى روزى از سنت است ، و آرامى در طلب روزى از عفت است ، عفت مانع روزى نيست . و حرص جالب زيادى نيست ، روزى بقسمت است ، و بكار بردن حرص بكار بردن گناه است . 5 - خويش كسى است كه دوستيش نزديك كرده و گر چه نژادش دور است ، و بيگانه كسيست كه از دوستى بدور است و گر چه نژادش نزديك باشد ، چيزى از دست به تن نزديكتر نيست ، و راستى كه دست بشكند و معيوب شود پس آن را ببرند و جدا كنند . 6 - هر كه اعتماد دارد كه هر چه خدا برايش پيش آورد خوبست آرزو نميكند در غير حالى باشد
236
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 236