responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 235


و نذير ، منم زاده برگزيده برسالت ، منم زاده آنكه فرشته‌ها بر او رحمت فرستند ، منم زاده آنكه امت باو شرافت يافتند ، منم زاده آنكه جبرئيل از طرف خدا نزد او سفير بود ، منم زاده آنكه برحمت براى جهانيان مبعوث شد ( ص ) . معاويه نتوانست دشمنى و حسد خود را نهان دارد گفت : يا حسن اكنون خرماى تازه را براى ما وصف كن ، در پاسخش فرمود : آرى اى معاويه بادش آبستن كند ، و خورشيدش بدمد ، و ماهش رنگآميزى كند ، و گرمايش بپزد ، و شبش خنك سازد .
سپس سر سخن خود رفت و فرمود : منم پسر مستجاب الدعوه منم پسر آنكه نسبت بپروردگارش چون نزديكى دو سر كمان بود و يا نزديكتر ، منم پسر شفيع مطاع ، منم پسر مكه و منى ، منم پسر آنكه قريش بزور تسليم او شد ، منم پسر آنكه هر كه پيرو او باشد سعادتمند است و هر كه او را رها كند بدبخت است ، منم پسر آنكه همه زمين برايش مسجد و پاككننده شده ، منم پسر آنكه اخبار آسمانها براى او پياپى مىآمد ، منم فرزند آنها كه خداوند پليدى را از آنها برده ، ( آنها را خوب پاكيزه كرده ، معاويه گفت اى حسن بگمانم باز دلت خلافت ميخواهد ؟
در پاسخ فرمود : واى بر تو اى معاويه همانا خلافت حق كسى است كه بروش رسول خدا ( ص ) برود و بطاعت خدا عمل كند و بجان خودم كه ما اعلام هدايت و چراغگاه تقوى هستيم ، ولى تو اى معاويه از كسانى باشى كه سنت را از ميان برند ، و بدعت را زنده كنند و بنده‌هاى خدا را ببردگى گيرند ، و دين خدا را بازيچه دانند ، و آنچه تو در آنى از ميان برود و گم شود تو اندكى زنده بمانى و عقوبتش بر تو بماند .
اى معاويه بخدا كه خداوند دو شهر آفريده يكى در مشرق و ديگرى در مغرب ، و نامشان جابلقا و جابلسا است . بر مردم آنها پيغمبرى جز جد من رسول خدا ( ص ) مبعوث نيست .

235

نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 235
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست