responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 444


هيچ كس را تكليف نمىكند مگر [ باندازهء ] آنچه به او داده است - طلاق : 7 » ، و نيز در آياتى بسيار . پس هر گاه خداوند از حواسّ بنده يكى را برگيرد تكليف آن حسّ را از او برمىدارد ، همچون اين آيه : * ( لَيْسَ عَلَى الأَعْمى حَرَجٌ وَلا عَلَى الأَعْرَجِ حَرَجٌ ) * - الآية : « بر نابينا و لنگ ؛ تنگى و گناهى نيست - نور : 61 » ، پس از افراد مشمول اين آيه ؛ جهاد و تمام كارهائى كه توان و قدرت انجام آنها را ندارد را برداشته است ، و [ انجام سفر ] حجّ و [ پرداخت ] زكات را بر توانگر و دارا واجب ساخته ، زيرا از توان آن برخوردارش نموده است ، و بر مستمند حجّ و زكات را واجب نكرده ، در اين آيه كه فرمود : * ( وَلِلَّه عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْه سَبِيلًا ) * : « و خداى راست بر مردمان زيارت آن خانه ، آن كس كه تواند راهى به آن يابد - آل عمران : 97 » ، و آيهء ظهار : * ( وَالَّذِينَ يُظاهِرُونَ مِنْ نِسائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِما قالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ ) * - إلى قوله - * ( فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً ) * : « كسانى كه زنان خويش را ظهار مىكنند و سپس از آنچه گفته‌اند پشيمان مىگردند [ كفّاره اش ] آزاد كردن يك برده است - تا آنجا كه - و هر كس كه نتواند ، پس طعام دادن شصت مستمند ببايد - مجادله : 3 و 4 » ، تمام اين موارد دليل آن است كه خداوند تبارك و تعالى بندگانش را جز در حدّ توان با نيروى كارى كه به ايشان داده مكلَّف نكرده ، و نهى و منع او نيز از بندگان بهمين ترتيب است .
اين بود [ شرح و بيان ] تندرستى .
و امّا شرح و بيان « آزادى راه » : مراد كسى باشد كه او را نگهبان و مراقبى نيست تا مانعش شود و از عمل بدستور خداوند بازش دارد ، و اين همان كلام الهى در بارهء افراد ناتوان و از كارافتاده اى است كه نه چاره اى دارند و نه راهى مىيابند ، همچنان كه فرموده : * ( إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالْوِلْدانِ لا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا ) * : « مگر ناتوان شمرده شدگان از مردان و زنان و كودكانى كه چاره اى ندارند و راهى نيابند - نساء : 98 » ، و خداوند اعلام فرموده كه فرد مستضعف ( بىقدرت ) راهش آزاد نيست و در صورت داشتن ايمان قلبى ديگر هيچ باكى بر گفتار [ خلاف ] او نيست .
و امّا شرح و بيان « مهلت كافى » : دوران عمرى است كه آدمى - از هنگامى كه شناخت خدا بر او واجب گشته تا زمان مرگ - از آن بهرمند مىگردد ، و اين محدوده از زمان درك و تشخيص و بلوغ تا دم مرگ است . پس هر كس در حالى بميرد كه در جستجوى حقّ بوده و به كمال آن دست نيافته [ اين

444

نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 444
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست