responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 29


ايراد گرفتن به مردمان است ، در حالى كه بر خود سرزنشى نكنند و توجّهى به كردار خود ندارند . وقتى بينند كه تو درستكارى حسادت كنند ؛ و گويند : خود نماست ! و اگر تو را نادرست بينند گويند هيچ خيرى در او نيست .
و دشمنان جنّى تو عبارتند از إبليس و لشكريانش . پس هر گاه نزد تو آمد و گفت : پسرت مرد ! بگو : همانا زندگان آفريده شدند كه بميرند ، پارهء تنم داخل بهشت شد و از اين مطلب خوشحالم .
و اگر نزد تو آمد و گفت : مالت از بين رفت ! بگو : حمد و ثنا آن خداوندى را سزاست كه بخشيد و گرفت ، و زكات را از من معاف داشت ، و ديگر بر من زكاتى نيست .
و اگر نزدت آمد و گفت : مردم به تو ستم كردند و تو به آنان ستم نمىكنى ! ؟
بگو : راه سرزنش و عقوبت در روز جزا بر كسانى است كه به مردم ستم مىكنند و بر نيكوكاران هيچ راهى ( براى سرزنش و عقوبت ) نيست .
و اگر نزد تو آمد و گفت : چقدر نيكىهاى تو زياد است ! - تا تو را مغرور سازد - بگو : بديهايم بيش از خوبيهايم مىباشد ، و اگر گفت : چقدر نمازت زياد است ! بگو : غفلت و بىخبريم به مراتب بيش از نمازم مىباشد .
و اگر گفت : چقدر به مردم بخشش مىكنى ! ؟ بگو : آنچه ستانم بيش از بخشش است .
و اگر گفت : چه بسيار در حقّ تو ستم كرده‌اند ! بگو : آنان كه مورد ستم من واقع شده‌اند زيادترند .
و اگر گفت : چقدر كار مىكنى ! بگو : دير زمانى است كه بيهوده گذرانده و نافرمانى كرده‌ام .
و اگر تو را گفت : شراب بنوش ، بگو : گناه نمىكنم .
و اگر نزدت آمد و گفت : دنيا را دوست مىدارى ؟ بگو : هيچ ميلى بدان ندارم ، و هم اكنون برو ديگرى را بفريب ! اى شمعون با نيكان معاشرت كن و پيروى پيامبرانى همچون يعقوب و يوسف و داود را بنما . هنگامى كه خداوند تبارك و تعالى عالم زيرين را آفريد ؛ پس از جوش و

29

نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 29
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست