نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 223
چرخش افتد ، و گردنها آويزان شود . اين عهدى است كه پدرم عليه السّلام به من سپرد ، پس رأى خويش گرد آريد ، سپس حيله و نيرنگتان را در بارهء من بكار بنديد ، و مرا مهلت مدهيد ، من بر خدا - كه پروردگار من و شما است - توكَّل كردم ، هيچ جنبنده اى نيست مگر آنكه او گيرندهء موى پيشانى اوست بىشكّ پروردگار من بر راه راست است . پاسخ امام حسين [1] عليه السّلام به سؤالات ارسالى پادشاه روم - به سوى او و يزيد بن معاويه - در حديثى طولانى كه ما موارد نياز از آن را نگاشتيم : [ فرستادهء پادشاه ] از آن حضرت در بارهء كهكشان ، و آن هفت موجودى كه خدا آنان را بىآنكه در رحم مادر باشند آفريد سؤال كرد ، امام عليه السّلام خنديد ، فرستاده به او گفت : چرا خنديدى ؟ فرمود : پرسشهاى تو از كسى كه نهايت دانش است ، همچون پشيزى در وسط دريا مىباشد . امّا كهكشان [ يا همان راه مكَّه ] ، قوس ( كمان ) خدا است ، و آن هفت چيزى كه در رحم مادر آفريده نشدند [ عبارتند از ] : آدم ، حوّا ، و كلاغ ، و گوسفند حضرت ابراهيم ، و شتر خدا [ در داستان حضرت صالح عليه السّلام ] ، و عصاى موسى ، و پرنده اى كه حضرت عيسى عليه السّلام [ به فرمان خدا ] آن را آفريد . سپس از قوت و روزى بندگان سؤال كرد ، در جواب فرمود : قوت و روزى بندگان در آسمان چهارم است ، كه خداوند حدّ آن را به اندازه اى كه بخواهد فرو مىآرد ، و به اندازه اى كه بخواهد فراخ مىگرداند . سپس پرسيد : ارواح مؤمنان در كجا جمع مىشوند ؟ فرمود : زير صخرهء بيت - المقدس در شب جمعه ، و آن عرش نزديك خداوند است ، كه از آنجا زمين را گسترده و پهناور فرموده ، و بر آن در نور ديده شود ، و از همان جا بر آسمان استوار گشته ، و امّا ارواح كافران در دنيا به « حضرموت » - كه پشت شهر يمن است - گرد آيند و جمع شوند ، سپس خداوند آتشى را از سمت مشرق و مغرب برمىانگيزد
[1] اين خبر در باب مربوط به امام حسن مجتبى عليه السّلام بطور طولانى گذشت ، و ظاهرا اسامى « حسن » به « حسين » و « معاويه » به « يزيد » بر ناسخ مشتبه شده ، هر چند كه احتمال نقل آن از هر دو سبط گرامى رسول خدا صلَّى اللَّه عليه و اله و سلَّم ممكن است .
223
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 223