responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 171


الهى ، و محلّ نزول وحى خداست ، عبادتگاه فرشتگان و محلّ سكونت دوستان و بازار اولياى حضرت حقّ است ، كه در آن رحمت الهى را بدست آوردند ، و بهشت را در آن سود بردند .
بنا بر اين چه كسى دنيا را نكوهش مىكند اى جابر ؟
در حالى كه اين دنيا جدائى خود را اعلام نموده و گسستن خود را خبر داده ، و مرگ خود را به نيستى بيان داشته ، و به بلا و گرفتاريش بلا را به نمايش گذاشته ، و با خرسنديش به شادى مشتاق كرده است . شامگاهان در مصيبت است و بامدادان در نعمت و تندرستى ، تا اينكه بترساند و يا مشتاق گرداند . بهمين جهت گروهى هنگام پشيمانى آن را مذمّت مىكنند . در حالى كه به تمام آنان صادقانه خدمت نموده است . به يادشان آورد تا ياد آور شدند ، و پندشان داد تا به كار بستند . و آنان را بر حذر داشت تا پرهيز كردند ، و تشويق نمود تا مشتاق گشتند . پس اى كسى كه از دنيا بد مىگوئى و در عين حال فريبش را خورده اى ، چه وقتى مستوجب نكوهش تو گشت ! بگو چه زمانى تو را بخود فريفته ساخت ؟ ! آيا به سقوط پدرانت در دامن فنا ؟ يا به آرامگاه مادرانت در بستر خاك ؟ چه بسيار بيمارانى را كه پرستارى نمودى و از آنان مراقبت كردى و [ براى شفايشان ] تجويز دارو كردى ، و به بالينشان طبيب آوردى ، ولى نه به مقصودت رسيدى و نه به حاجتت نائل آمدى ، بلكه دنيا حقيقت خود را با اين وضع براى تو مجسّم ساخت و به حال خود حال و وضع تو را در فردائى به نمايش گذاشت كه نه دوستانت سودت رسانند و نه فريادت بجائى رسد ، در آن زمان كه به سبب مرگ علائم بيمارى و دردناكى سوز و گداز مرگ بالا گيرد و سخت شود ، آن روز كه نه ناله سود بخشد و نه شيون توان آن دارد كه مانع مرگ شود ، كه سينه به جهت آن سخت فشار بيند و گلو گرفته گردد ، كه ديگر نه آوائى به گوشش رسد و نه آوازى به هراسش اندازد . امان از غم و افسوس مديد و طولانى به هنگام مرگ ! ! بدنبال آن بر تابوتش نهاده و بر چهار دست جابجايش كنند ، پس در گورش بخسبد ، چشم براه در تنگى قبر بسر برد ، در حالى كه توانش رفته و عمرش بپايان رسيده و ياران مهربان او را ترك گفته‌اند و نوازشگران از او گسسته‌اند ، نه دوستان نزديك شوند و نه زائران به او سر زنند ، و نه سرايش نظمى پذيرد . و ديگر نه نشانى از او بماند و نه خبرى از او بدست آيد .
وارثان به شتاب آيند و هر چه از او مانده پخش شود ، و اندوه و وحشت به او رسد و گناهان او را فرا گيرند . پس چنانچه خيرى پيش فرستاده بهره اش بكار او آيد ، و

171

نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 171
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست