نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 246
و مردى شجاع بود ، ولى پس از جريان حكميت در زمرهء خوارج درآمد و چنانچه امام عليه السّلام فرموده براى ريختن خون امير مؤمنان عليه السّلام با ابن ملجم همدست شد و دخترش جعده نيز كه همسر امام حسن عليه السّلام شد روى وعده هائى كه معاويه باو داده بود آن امام معصوم را مسموم كرد و پسرش محمد بن اشعث نيز در كربلا در رأس هزار سوار براى ريختن خون پاك حضرت سيد الشهداء روحى فداه حاضر گشت . 188 - ابو اسامة گويد : من همكجاوهء امام صادق عليه السّلام بودم حضرت بمن فرمود ( قرآن ) بخوان ، من سوره اى را آغاز كردم و آن را خواندم ديدم حال رقت بحضرت دست داد و گريست سپس فرمود : اى ابا اسامة دلهاى خود را بياد خداى عز و جل و ذكر او نگهدارى كنيد و از نقطه هاى ( تاريك و وسوسه هائى كه شيطان در ) دل ( مياندازد ) بپرهيزيد ، زيرا اتفاقات يا ساعتهاى شك و ترديد از بامداد بر دل ميگذرد كه ( در وضعى مبهم قرار گيرد ) در آن حال نه ايمان در دل است و نه كفر همانند پارچهء كهنه و يا استخوان پوسيده اى ، اى ابا اسامة آيا اين طور نيست كه بسا دلت را وارسى ميكنى و خير و شرى در آن نمىبينى و نميدانى كه دلت كجاست ؟ گويد : عرضكردم : آرى من باين موضوع دچار ميشوم و مردم را هم مىبينم كه باين وضع دچار ميشوند ، فرمود : آرى اين وضعى است كه هيچ كس از آن بركنار نيست ( و هر كسى باينحال دچار مىشود ) فرمود : هر گاه اين جريان پيش آمد خداى عز و جل را ياد كنيد و از نقطه ها ( و وساوس شيطانى ) بپرهيزيد زيرا هر گاه خداوند خير و خوبى بنده اى را بخواهد نقطهء ايمان بدلش اندازد ، و هر گاه غير از اين خواهد چيزى بدلش افتد ، گويد : عرضكردم : قربانت ! آن چيز ديگر چيست ؟ فرمود : اگر كفر او را خواهد كفر بدلش اندازد . 189 - عمرو بن سعيد بن هلال گويد : بامام صادق عليه السّلام عرضكردم : من چنانم كه هر چند سال
246
نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 246