responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 1  صفحه : 247


يك بار خدمت شما ميرسم ، شما سفارشى بمن بفرمائيد كه آن را فرا گيرم و بدان عمل كنم ! فرمود : سفارشت ميكنم بترس از خدا و راست گوئى و پارسائى و تلاش و كوشش ( در امور مذهبى و دينى ) و بدان كه كوشش بدون پارسائى سود ندهد ، و مبادا ديدهء خود را بوضع كسى كه بالاتر از تو است بدوزى ( و خود را با او بسنجى و غبطهء او را بخورى ) و بس است در اين باره آنچه را خداى عز و جل به پيامبرش ( ص ) فرمود :
« اموال و اولاد ايشان تو را بشگفت درنياورد » ( سورهء توبه آيهء 55 ) و نيز خداى عز و جل به پيامبرش فرمود : « و مدوز چشمان خود را بآن چيزهائى كه رونق زندگى دنيا است و به بعضى از دسته هاى ايشان بهره داده‌ايم » ( سورهء طه آيه 131 ) و اگر ترسيدى از چيزى از آنها ( كه با ديدن وضع مرفه آنها دچار لغزش گردى ) زندگى رسول خدا ( ص ) را بياد آور كه براستى قوت و خوراكش نان جو و شيرينيش خرما و سوختش شاخهء خرما بود آنهم اگر بدست مىآورد ، و هر گاه بمصيبتى دچار گشتى ياد مصيبتهاى رسول خدا ( ص ) كن زيرا مردم هرگز مانند او دچار مصيبت نشده‌اند .
[ نطق پند آميزى از رسول خدا - ص - ] 190 - ابو مريم از امام باقر عليه السّلام روايت كرده كه فرمود : از جابر بن عبد الله شنيدم كه ميگفت : روزى رسول خدا ( ص ) هم چنان كه سوار شتر بود از كنار انجمن ما گذر كرد و اين جريان وقتى بود كه از سفر حجة الوداع باز ميگشت پس در نزد ما كه رسيد توقف كرده بر ما سلام كرد آنگاه فرمود : چه شده كه مىبينم دوستى دنيا بر بيشتر مردم چيره شده بحدى كه گويا مرگ در اين دنيا بنام ديگران ثبت شده ؟ و گويا حق و حقيقت در اين جهان بر جز اينها واجب گشته ، و تا اينكه گويا سرگذشت مردگان پيش از خود را نشنيده و نديده‌اند ، ( با اينكه ) راه ايشان همان راه مردم مسافر است و بزودى

247

نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 1  صفحه : 247
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست